التماس

به یاد نگارنده ع ش ق
من توی لحظات تنهاییم به همه جا واسه پیدا کردنت سر کشیدم. وقتی شونه هاتو واسه گریه لازم داشتم،وقتی بهونه خوبی واسه زندگی می خواستم،تو لحظه هایی که فقط حضور و نگاه تو می تونست دلگرمم کنه ، وقتی دلم محتاج حس گرمای مطبوع دستات بود، وقتی دلم میخواست صِدام کنی یا اینکه توی گوشام زمزمه تو بپیچه پیشم نبودی. شبها همش به فکرتم . دلم خیلی داره بهونه تو میگیره. بخدا به اندازه ستاره های آسمون قشنگ عشقمون دوستت دارم. تنهایی داره کلافم میکنه. دارم از غصه می میرم. ولی خُب مهم نیست تو خوب باش این واسم از همه چیز تو دنیا مهمتره. تورو خدا برگرد. حتی اگه نگام هم نکنی..... حتی حتی اگه تو گوشم زمزمه هم نکنی می خوامت. فقط بذار یه دل سیر نگات کنم . بخدا هیچی دیگه چیزی نمی خوام فقط بذار ببینمت تورو خداااااااااااااااااااااااااااااا 

مسافر

به یاد نگارنده ع ش ق
برو مسافر من،برو سفر سلامت
نگو که روز دیدار،بمونه تا قیامت
تا وقتی زنده هستم منتظرت میمونم
برو خدا به همرات عزیز مهربونم
از فکر رفتن تو دارم دیوونه میشم
میخوام به دورت پروانه وار بگردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم
به این امید که شاید بگی که برمی گردم

خواهشی از خدا

به یاد نگارنده ع ش ق  
یه روزایی قدم زدن تو کوچه های طلایی ترین خاطرات زندگی قشنگترین لحظه ها رو برام 
به ارمغان میاورد.......یه روزایی دویدن زیر بارون صداقت به یادموندنیترین ثانیه های زندگی
 رو واسم نقاشی میکرد............ یه روزایی زل زدن به دریای مهربونی منو با مهر و محبت آشتی میداد......یه روزایی شمردن تک تک ستاره های آسمون منو با خواب آشتی میداد
.........یه روزایی منتظر موندن برام قشنگترین کار دنیا میشد.........یه روزایی یه نگاه واسم بهونه قشنگ زندگی بود........یه روزایی یه صدا واسم ترانه زندگی بود............یه روزای یه
دست واسم مظهر قدرت بود.................یه روزای یه شونه تکیه گاه امن خسته گیهام بود
...........یه روزای دوستت دارم واسم یه اقیانوس دست نیافتنی از عشق بود.......... یه روزایی.................................
 پس اون روزا کجا رفتن؟؟؟ پس چرا من گمشون کردم؟؟؟؟ چرا دیگه نمیان؟؟؟؟
من اون روزای قشنگمو میخوام خدایا بهم برگردونشون خواهش می کنم 
   

تنها ماندم

به یاد نگارنده ع ش ق
وقتی گوش شنوا نیست
حرف تازه ای ندارم 
شور شاعرانه ای نیست
غزل و ترانه ای نیست
به لب آینه حتی
حرف عاشقانه ای نیست
هر کسی می پرسد ازمن
در چه حالی در چه کاری
تو که اهل روزگاری
خبر تازه چه داری
می بینن اما می پرسن
چه سوال خنده داری
چی بگم وقتی که هیچکس
منو از من نمی فهمه
حرفای نگفتنی رو
جز به گفتن نمی فهمه
غم آدم دیدنی نیست
قصه ی شنیدنی نیست
بعضی حرفا رو باید دید
بعضی حرفا گفتنی نیست
وقتی گوش شنوا نیست
شوق گفتن نمی مونه
وقتی جاده رو به هیچه
پای رفتن نمی مونه 

 

بدون شرح!

به یاد نگارنده ع ش ق
تنها یک روز در سراسر حیات کافیست، نگاه از گذشته برگیر و برآن غبطه مخور چرا که از
دست رفته است......در غم آینده نیز مباش چرا که هنوز فرا نرسیده است.
 زندگی را در همین لحظه بگذران و آن را چنان بیافرین که ارزش بیاد ماندن داشته باشد.
                                                                                                (آیدا اسکات تیلور)
این جمله مدام تو ذهنم تاب میخوره اما نمیدونم چرا موقع عمل که میرسه از ذهنم فرار
میکنه.این چند روزه انقدر این اتفاقات جورواجور ذهنمو مغشوش کرده که قدرت هر نوع
تصمیم گیری رو ازم سلب کرده... کاش میشد یه تصمیم منطقی بگیرم 

سردرگم

به یاد نگارنده ع ش ق
همه چیز از یادم رفته است هیچکس را نمی شناسم همه برایم غریبه اند حتی خودم.......
فقط می دانم که دیر گاهیست چشمانم با شبنم خواب آلود یک ستاره همصدا شده است
اما دلیلش را نمی دانم. سعی می کنم به خاطر آورم دلیل سنگینی حجم این همه بغض و ناراحتی را اما انگار بر عبث می پایم........ تنها چیزی که به یادم مانده تنهایی و بی کسیم است مثل اینکه یکی مرا به تنهایی نیلوفری آبی بخشیده است یا اینکه مرا به مردابی کشنده تبعید نموده اما این شخص کیست و به چه دلیل مرا با این ظلمت دلخسته همنشین ساخته است نمی دانم.تنها حس برجای مانده کنده شدن قسمتی از روحم توسط اوست..... نه انگار قلبم را هم با خود برده است چون دیگر تپشهای منظم آن را حس نمی کنم انگار او هم با مرگ هم آغوش شده است........... کاش به یاد آورم چه بر من گذشته است...........
خدایا کمکم کن......کمکم کن....کمکم کن

رویای شیرین

به یاد نگارنده ع ش ق
تنها و خسته همراه با بغضی که به وسعت سکوت یه کویر تلخه مثل همیشه توی
جاده های بی کسی دارم دنبالت میگردم تا بلکه پیدات کنم. یهو صدای مهربونتو
میشنوم که بهم میگی: گلرو جان یه خورده بیای جلوتر منو می بینی....من 
اینجام پشت این دریای وهم.....
سرمو به همه طرف می چرخونم تا پیدات کنم و ببینمت....... اما نه دریای وهم و
می بینم،نه تورو اما بازم به راهم ادامه میدم تا ببینمت احساس میکنم دیگه نای
راه رفتن ندارم..... میخورم زمین.
بازم صدای ملکوتی تو به گوشم میرسه که میگی :چی شد پس چرا ناامید
شدی به این زودی خسته شدی؟؟ مگه خودت نبودی که میگفتی اگه
تا اونور دنیا هم بری پیدات میکنم؟؟ چرا پس حالا که به چند قدمیم
رسیدی وایسادی؟؟ نکنه جا زدی؟؟
با این حرفت انگار یه حس عجیب بهم نیرو میده با سرعت بلند میشم و با چشمام
میگردم تا پیدات کنم اما بازم نمی بینمت.... با آخرین توانم به دنبال صدات میدو ام
اما افسوس بازم نیستی بعدش با فریادی که مطمئنم گوش شیطوون رو هم کر میکنه
داد میزنم: پس تو کجایی؟؟ پس چرا چشمام نمی بینتت؟؟من میخوام ببینمت
میخوام بهت بگم چقدر دوستت دارم میخوام ثابت کنم تا آخرش باهاتم و تنهات
نمیذارم.
دوباره صدای آسمونیته که میگه: گلروی من تو ثابت شده ای
با بغضی که صدامو می لرزونه میگم : پس چرا نمی خوای ببینمت؟؟ چرا نمیخوای 
پیشم بمونی یعنی دیگه دوستم نداری؟؟؟
این دفعه صدای قشنگته که میگه من همیشه و همه جا باهاتم البته تو ذهنت
خانوم کوچولوی مغرور من و بدون هر جا باشم هنوزم دوستت دارم......
و دیگه صدایی نمی یاد............
 

بچه ها متشکرم

به یاد نگارنده ع ش ق
سلام به دوستایی که لطف میکنن به بلاگ من سر میزنن و با نظرایی قشنگ و بااحساس،
منو به آینده امیدوارتر و به نوشتن دلگرمتر میکنن. هیچ فکر نمی کردم توی این دنیای مجازی دوستایی به این خوبی پیدا کنن دوستایی که مواقع دلتنگیم هر طور که شده
سعی میکنن لبخند رو روی لبهام بکارن یا اینکه با حرفای قشنگ و منطقیشون دور نمایی
تازه از زندگی رو برام به تصویر بکشن .امروز اومدم تا از تک تکتون بخاطر این همه مهربونی تشکر کنم اول از همه باید از بهداد عزیز تشکر کنم که مثل یه برادر بزرگتر شنونده خوبی واسه حرفام بوده با حرفاش خیلی بهم امید داده و  همینطور یاد یه نفرو برام زنده کرده که قد همه دنیا دوستش دارم و برام عزیزه. بهداد عزیز ممنونم از همه محبتات و همین طور حرفات امیدوارم بتونم محبتاتو جبران کنم برات آرزوی موفقیت میکنم هم تو درساتت هم زندگی، شاد و موفق باشی.
بعدش برادر خوبم مسعود عزیز در وبلاگhttp://3tadoost.blogsky.com که همیشه با حرفای قشنگش منو شرمنده میکنه و همه جوره حامیم بوده تشکر میکنم،امیدوارم بتونم محبتاشو جبران کنم مسعود عزیز ممنونم.
بعد از اون باید از دوست خوبم حسین عزیز از وبلاگ http://lucentears.blogsky.com  تشکرکنم که همیشه لطف میکنه و به بلاگ من سر میزنه و من به خاطر بی معرفتیم شرمنده شون میشم.در ضمن خیلی هم قشنگ و با احساس می نویسه حتما بهش سر بزنید.
مهربون بعدی حدیث عزیزه. یه دختر بااحساس که خیلی مهربونه اما وبلاگ نداره. حدیث گلم ممنونم ازت بخاطر مهربونیات، برات آرزوی خوشبختی میکنم مهربون.
از شروین عزیز هم به خاطر محبتاش تشکر میکنم. به بلاگش http://yekzendebegoor.persianblog.com سر بزنید از طرفدارهای پرو پاقرص هدایت و نصرت رحمانیه. شروین عزیز مرسی واسه محبتهای بی دریغت.
همینطور مهربونترین سینای دنیا با بلاگ قشنگ 
http://pesaretanha.blogsky.comدوستی تازه آشنا که  واقعا از محبتاش ممنونم و امیدوارم همیشه شاد و پیروز باشه.
در آخر هم معرفی چند دست خوب دیگه که بلاگاشون پر از مهربونیو صداقته 
۱-پیشی عزیز با وبلاگ با احساس و قشنگش که از نازنینش میگه و با حرفاش یه دنیا آرومم میکنه http://foreverinlove.persianblog.com حتما بهش سر بزنید و تنهاش نذارید خیلی حرفاش با محتواست. خدایا کمک کن نازنین پیشی دوباره برگرده پیشش
۲- وبلاگ زیبای فرساش به نام http://lovefire.persianblog.com  که درد دلاشه با عسلش که  خیلی برام جذابه. امیدوارم عسل خانوم بدونه که فرساش چقدر دوستش داره و برگرده بهش سر بزنید و واسش دعا کنید.  
۳-http://e-o-z-6.persianblog.comوبلاگی زیبا نوشته بردیا که مثل یه کوه استواره و توی وبلاگش از زندگی و سختیاش میگه.نوشته هاش بسیار قشنگ و تاثیر گذاره. برای بردیا و برنای عزیز آرزوی موفقیت میکنم .امیدوارم همیشه شاد و موفق باشن. 
۴-رهگذر عزیز با وبلاگ قشنگhttp://rahgozareashegh.persianblog.com که دیگه
نمی خواد بنویسه  بهش سر بزنید و نذارید بره چون خیلی با احساس مینویسه. 
۵- کامیلای عزیز با وبلاگ http://sangdel.persianblog.com که سعی داره ثابت کنه که
عاشقه. اونم داره غزل خداحافظی میخونه اما کاش میشد آخه نره من نوشته هاشو خیلی دوستت دارم.  
۶-محیای خوبم با وبلاگ بسیار بسیار جذابهhttp://mehrabooni.persianblog.com  که
نوشته هاش خیلی صادقانه است و از عشق از دست رفته میگه بهش حتما سر بزنید وهمینطور به دوست خوبش ستاره عزیز با وبلاگhttp://bahoone.persianblog.com که داره دنبال نیمه گمشده اش میگرده و آرزو میکنم به خواسته اش برسه و پیداش کنه.
۷-گل یاس عزیز http://gol-e-yaas.persianblog.comکه نوشته هاشو خیلی دوست دارم و
برای یکی که خیلی خوبه مینویسه.    
۸-صنم خوب مهربون که عاشق نوشته هاشم با وبلاگ زیبایhttp://sogmad.blogsky.com
که از حرفاش با خدا میگه حتما بهش سر بزنید خیلی ماه مینویسه
دوستای خوب و مهربونم از همتون ممنونم و دوستتون دارم
                                                                                    گلرو

نامه ای به تو

به یاد نگارنده ع ش ق
به تو از تو می نویسم به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده لحظه های رفته بر باد
وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بود
زیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بود
وقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه می کرد
قاصد چشم تو آمد مژده ی روییدن آورد
به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست
ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو
ای که می سوزم تا ابد در حسرت تو
به تو نامه می نویسم نامه ای نوشته بر باد
که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد
ای تو یارم ، روزگارم ، گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم ، از گذشته یادگارم
به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست
در گریز ناگزیرم گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم پشت سر پلهای پیوند
در عبور از مسلخ تن عشق ما از ما فنا بود
باید از هم می گذشتیم برتر از ما عشق ما بود
ای تو یارم ، روزگارم ، گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم ، از گذشته یادگارم

شام مهتاب

به یاد نگارنده ع ش ق
تو اون شام مهتاب کنارم نشستی اجب شاخ گل را به پایم شکستی
قلم زد نگاهت به نقش آفرینی که صورت گری را نبود این چنینی
پریزاده عشقو مه آسا کشیدی خدا را به شور تماشا کشیدی
تو دونسته بودی که چه خوش باورم من
شکفتی گفتی از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که در یاب
قسم خوردی بر ما که عاشق ترینی تو یک جمع عاشق توصادقترینی
همون لحظه ابری رخ ماه آشفت با خود گفتم ای وای
مبادا دروغ گفت
گذشت روزگاری از اون لحظه ناب که معراج دل بود به درگاه مهتاب
درون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم
توازاین شکستن خبر داری یا نه؟؟؟
 هنوز شور عشقو به سر داری یا نه؟؟؟؟؟ 
هنوزم تو شبهات اگه ماه هو داری
من 
اون ماه هو دادم به تو یادگاری