* دلم گرفت ، ای هم نفس .. !

باد می آمد ، 

بادبادک قِلی می خورد ،  

گِرد و رنگی . 

آسمان آبی بود ،  

خواهر و دریا . 

سر می خوردیم سمت خورشید ، 

من و خنده و نگاه . 

ابر پناهنده ای بود کوچی  

لای چشمهام ،  

غریب ، بی پناه و گرم .

کودکی اما به شبنمی می مانست  

گُم و گور ،  

لای لحظه ای به نام اکنون* . 

 

* نا هماهنگه می دونم .. یه ایده ی لحظه ای بود ، به دلیل نگیرید ! 

* هر چی تنهاتر بشی ، دنیا تو رو کمتر می خواد .. خودت اون وقت می بینی چقدر فراوون با توام .. 

* ع س ل م .. تولدت مبارک ! 

نترس اگه ، 

دل تو از خواب کهنه پاشه ..

شاید خدا ، 

قصه ات رو از نو نوشته باشه .. 

 

* خوشحالم .. خیلی خوشحالم .. باورم نمیشه به همین زودی دعام مستجاب شه .. الهی خوشبخت شه .. الهی .. !