چه مغرورانه اشک ریختیم
چه مغرورانه سکوت کردیم
چه مغرورانه التماس کردیم
چه مغرورانه از هم گریختیم
غرور هدیه شیطان بود وُ
عشق هدیه خداوند .
هدیه شیطان را به هم تقدیم کردیم وُ
هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم.


* وای بر ما .. ! *

 

بانو ،
بانوی آبی م ،
بانوم ..


بوسه هات را بر می گرداندم ،
بهت .. !
همین روزهای مثلا خاکستری .


به جاش تو هم ،
یک نوازش کوتاه وُ
مُشتی عشق ِ تر و تازه ،
بفرست برام ..

برای وقتی که
مال تمنام نباشی ، حتی . 

تا .. 

تمام نشود وُ
همیشه ی همیشه بماند ،

برام .

پ.ن :

من جنس تو رو خوب می شناسم . برای تو ،‌ عشق یعنی هوس ، اندام و خوشکلی . تو فقط باید سرگرم باشی .. به چه قیمت ! خدا می دونه .. برات مهم نیست که یه موجود ِ ساده ی ظریف به نام زن ، همه ی زندگی شو ، عشق شو ، غرورشو ، دل شو و دخترانگی شو به پای تو ریخته و وجودشو پیش ت امانت گذاشته . مگه حتما باید بشکنه که باورت بشه ، پاک ترین نیمه ی گمشده ست برات ! مگه باید حتما احساس و عاطفه شو به بازی بگیری تا بهت ثابت بشه قدرت بازی کردن با بقیه رو داری ! حالم از خودت و اون فلسفه ایی که توی اون اعتماد به نفس احمقانه ات ، پنهون شده ، به هم می خوره . حالم از اون ژست بزرگ مابانه ی توو خالیت به هم می خوره . من ازت متنفرم . اونقدر که یک کلمه از حرفات باورم نمی شه . من جنس تو رو خوب می شناسم . اگه قربون صدقه هات نبود نمی دونم شخصیت بچه گانه ات رو پیش کدوم هوس هات پنهان می کردی . حالم از تو و اون کسایی که باعث شدن ، یه زن با تمام عشق و صداقت ش ، اسم وسیله ای برای ارضای حس شهوت تو و امثال تو باشه ، بهم می خوره . من از تویی که اسم خودت رو مرد می زاری و کارهای جلفتو به اسم مردانه گی به من تحویل می دی ، مُتنَفِرم م م م م م م م م . کاش قبل از اینکه اسم خودتو بگذاری مرد ، معنای مردی رو می فهمیدی . من تا عمر دارم ، از بودن جنسی به نام جنس تو ــ جنس مرد ــ متنفرم م م م م م م .