in the name of love's GOD
.don't find love, let love find you"
that's why it's called
falling in love
because you don't force yourself
".to fall,you just fall

in the name of love's GOD
ALL of my life i was afraid that i would"
never find love........... and now that i've
".found it, i'm afraid that i will lose it

اشتیاق

به یاد نگارنده ع ش ق
می خوام تو رو ببینم نه یک بار،نه صد بار
به تعداد نفسهام
برای دیدن تو نه یک چشم، نه صد چشم
همه چشمها رو می خوام.

انتظار

به یاد نگارنده ع ش ق
بگذار اطمینان من به انتظار
با مطلبهایم بازگو شود
زیرا اطمینان گیاه رنگین من
و انتظار شیشه رنگین آن
وزمان ریشه ای کهن
بر آن است
پس بگذار درون گلخانه آرزوهایم
انتظار را بصورت گلدانی شیشه ای
محفوظ نگاه دارم
گلدانی که هرگز نخواهد شکست

افق روشن

به یاد نگارنده ع ش ق
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و
مهربانی دست زیبائی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تاتو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آّهنگ هر حرف
زندگیست
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جو قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانه ایست
تا کمترین سرود بوسه باشد.
روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم................
ومن آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم.




POINT

in the name of love's GOD
  ,when one door of happiness closes"
;another opens
but  often we look so long
at the closed door that we don't see
". the one which has opened for us

LOVE

in the name of love's GOD
,i love you not because i need you"
but
".i need you because i love you

خیال

به یاد نگارنده ع ش ق
وقتی دلم برات تنگ میشه رو تپه ای از صدف می نشینم و توی آینه ام تورو جستجو می کنم.وقتی با چراغی از جنس سپیده و ماه توی کوچه های خاطره به دنبال تو میگردم،دوست دارم تورو زیر چترکاجها ببینم که دفتر خاطراتم رو برای پروانه ها
 می خوانی و قاصدکا رو به سمت ساحل عشق پرواز میدی.من عاشقم(اگرچه هیچوقت نتونستم عشقم رو ثابت کنم)اما اینو پیراهنم در یک بامداد شیرین به تو
 میگن.وقتی دلت برام تنگ شد به ابر کبودی که از بالای سر یک نیلوفر تنها می گذرد
لبخند بزن!!!!!!!!!!!!!!!!!!

روزی اگر سراغ من آمد به او بگو

به یاد نگارنده ع ش ق
این متن قشنگ از مانای تهرانی عزیزه، اینو تقدیم میکنم به کسی که فکر می کنم خیلی رنجوندمش ولی به یکتایی و یگانگی خدا قسم که منظورم رنجوندنش نبود 
روزی اگر سراغ من آمد به او بگو :
من می شناختم او را
نام تو را همیشه بر لب داشت
حتی در حال انتظار
آن دلشکسته عاشق بی نام و نشان
آن مرد بی قرار.

روزی اگر سراغ من آمد به او بگو :
او آرزوی دیدن رویت را
حتی برای لحظه ای از عمر خویش داشت
اما برای دیدن تو چشم خویش را
آن چشم پاک را پنداشت
آلوده است و لایق دیدار یار نیست.

روزی اگر سراغ من آمد به او بگو :
آن لحظه ای که دیده برای همیشه بست
آن نام خوب بر لب لرزان او نشست.
                               گلروی تنها و دلشکسته تو