منتظر نباش که شبی بشنوی ،
از این دل بستگی های ساده دل بریده ام !
که در آسمان به ستاره ی دیگری سلام کرده ام !
از تو توقعی ندارم ،
اگر دوست نداری در همان دامنه ی دور دریا بمان !
هر جور تو راحتی ، بابای باران !
همین سوسوی تو از آن سوی پرده ی دوری ،
برای روشن کردن اتاق تنهاییم کافیست .
من که اینجا کاری نمی کنم ، فقط ،
گه گاه گمان آمدن تو را در دفترم ثبت می کنم ، همین !
این کار هم که نور نمی خواهد !
می دانم که مثل همیشه به این حرف های من ،
می خندی با چال های مهربان گونه ات !
حالا هنوز هم وقتی به آن روزهای زلال نزدیک می شوم ،
باران می آید !
صدای باران را می شنوی ؟ *
* یادته همیشه روزهای جمعه دلتنگ تر از همیشه بودم .
انگار هنوزم عادت های گذشته ....
کاش بودی و به این همه کابوس لبخند می زدیُ
ازم می خواستی بهت اعتماد داشته باشم که ازم دورت نکنن .
چقدر روزا تلخ و سیاه می شن ،
وقتی همه زنگارهای دنیا دلم رو پُر از شک و تردید می کنن .
چشمام لبریز ِ اشک می شه و وجودم سراپا نیاز .
خیلی وقته که حست نمی کنم یا شاید حسم نمی کنی ، نمی دونم .
دلم گرفته ، تنگ تر از همیشه ، تنگ ِ تنگ .
کاش هیچ وقت نرفته بودی .. کاش نرفته بودی ......
به هر که مینگرم همچو غنچه دلتنگ است
مگر نسیم درین گلستان نمیباشد؟
به یک قرار بود آب، چون گهر گردد
بهار زندهدلان را خزان نمیباشد
مکن کناره ز عاشق، که زود چیده شود
گلی که در نظر باغبان نمیباشد
با سلام خدمت شما.
من دنبال یک آهنگ میگشتم که سایت زیبای شما رو پیدا کردم. امیدوارم همیشه موفق باشین.
راستی من آهنگ نفرین آرتوش اگه براتون امکان داره و یا دارین این آهنگ رو برام میل کنین.
با تشکر.