صبح علی الطلوع راه خواهیم افتاد
می رویم ، اما نه دورتر از نرگس و رویای بی گذر !
باد اگر آمد
شناسنامه هامان برای او
باران اگر آمد
چشم هامان برای او
تنها دعا کن کسی لای کتاب کهنه را نگشاید
من از حدیث دیو و
دوری از تو می ترسم ... ری را !

*
منتظر عاشقانه هایم باش .
**
تمامی اشک هایم بدرقه ی موفقیتت ، عزیز دلم . خلبان شدنت مبارک .

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1384/05/14 ساعت 10:34 ب.ظ http://asemanesaf.tk

[ بدون نام ] 1384/05/15 ساعت 05:29 ب.ظ

[ بدون نام ] 1384/05/18 ساعت 11:44 ب.ظ http://aseman.ws

ارش 1384/05/19 ساعت 11:56 ب.ظ

سلام .نمی دونم چرا مدام دلم بهونتو داره. تو با این دل چی کار کردی؟ اون بالا بیشتر از همیشه احساست می کنم و بیشتر از هر وقتی دلم واست تنگ می شه

lonely hero 1384/05/22 ساعت 08:12 ب.ظ

حرفات بوی عشق میده. فقط و فقط عشق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد