باقی ماندید
تا نماندن ِ بود .
ابتذال تان که
سرما خورد ،
عطسه کردید و
کرامت بیرون ریختید .
نجابت لای شهود
کفن شد تا
الم ( منصوب به الف و لام )
نکنید شریعت را ، خدا را .
کور شد کودکی تان و
پا گرفت سیب ممنوعه
در قهقرای آدمیزادگی تان .
بلعیدید آتش و
مسخر کردید شیطان را .
حالا از گور برگشته آمده اید و
نشان از
معصومیت پایمال شده تان
می گیرید !
* نشست با استاد * م.ع بهمنی * کم کم دارد به بار می نشیند . جرات نوشتن ، بی رعشه پیدا کرده ام . این هم یک پوئن ( منصوب به ئ ) مثبت . می نویسم با عشق ، امید و به دست هایم می آموزم زنده اند و زندگانی زیر سایه قلم جاودانه و زیباست .