* تقدیم به فاخره ی عزیز *
و من ،
در دستان گره خورده ی خود
ــ چیزی جز ــ
نوسان مرده ی دقایق نمی بینم .
شب ها ــ اینجا ــ
پشت همین پیچکی که
تو را " تــ..واو " می بیند ،
عروسی باران است و عزاداری خاک .
آه ای تک بانوی فاخر ،
گیسوان بلند و شانه خورده ات ،
پچ پچ پریشان باد است در گوش شبنم و
اکنون ، من ــ در سرایی که کسی
سراغی از بادیه نشین بی حصیرش نمی گیرد ــ
با تو خواهم خواند از ریشه های آدم و حوا .
ای عروسک دشت های عشق ،
دست های کوچک من و تو ــ با هیچ ــ زنده نمی ماند
و من دوست دارم ــ با دلرباترین نوا ــ
دریا دریا ترانه ترنم کنم برایت تا بدانی
بهترین نشانه ی زمینی بهانه ، ترانه است و
ــ تو ــ هر گاه حس کردی
باران بی آهنگ تر از زندگانی بر مژگانت می بارد
تن پوشی از من بردار و دیگر هیچ . *
( اردیبهشت ۸۴ )
* شاید گاهی اوقات اونقدر درگیر نامهربانی ها می شوم که یادم می رود محبت های تو عزیز را
. فقط می توانم بگویم مرا ببخش ، همین !
salam vaaaaaaaaaaaaaai inja cheghadr ghashange
che matnhaye zibaii che khoob shod ashna shodam ba weblogetoon kheili khsohahalam doost golam movafagh bashi
ya hagh
از قدم زدن طولانی زیر بارون فقط برام به تن خسیو یه ذهن اشفته و یه زمزمه مونده . تقدیمش میکنم به هر دو مون : (((........دل من دست بردار دیگه بسه انتظار ........دیگه هی اسمشو تو به یاد من نیار .اون دیگه نمیاد عمرتو هدر نکن.دل من دل من منو در به در نکن.........دل من دیگه بسه اخه اونکه تو می خوای دیگه نمی اد....باید بدونی که یه روزی دوباره اگه هم بیاد.اونوقت می بینی اونیکه حتی تو رو نمی خواد ......... دل من دل من اینجوری اخه تنها می مونی .............دل من غم تو واسه من خیلی تلخه ....می دونم تنهائی اخه تنهائی سخته .......)))) فکر می کونی بتونم ارشو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟