به یاد نگارنده ع ش ق 

به نظر من تو درست شبیه یه شقایقی . گاهی هم شبیه یک ستاره میشی ، یک موقع هم شبیه یک درخت سیب یا یک پرنده . تو شبیه همه اینها هستی و خیلی چیزای دیگه ، میدونی چرا ؟ چون همه ی اینا عشقو یادم می آرن . یک زمانی شبیه درخت سیب میشی و من دلم می خواد یکی از اون سیب های سرخ و درشت رو که به شیرینی عسله بچینم و مزه تمام میوه های بهشتی رو بچشم ، اون موقع تو شاخه هاتو تکون میدی و یکی از اونا رو برام زیر درخت می ندازی و قلبم از این همه سخاوت لبریز شادی و غم میشه . غمگین میشم چون نمی تونم جبران کنم ، شاد میشم چون موفق شدم سیبی از درخت عشق بچینم . وقتی یک ستاره میشی ، درست زمانی  ِ که تاریک تاریکم ، تنهای تنهام ، تنهاتر از آه ، تنهاتر از ماه ، وقتی که دارم خاموش و بی نور میشم اون وقته که تو ستاره میشی و شب تاریکمو روشن می کنی ، کنارم می شینی و من نور ازت می گیرم و زنده می مونم و شقایقی چون تو سرخ ِ سرخی ، یک شقایق سرخ به رنگ آتیشه که توی دلش یه لکه ی سیاه که منم خونه کرده و مجبوره این داغ سیاه رو روی دلش حمل کنه و تحملش کنه * 

* اپیزودی از یک نوشته
نظرات 3 + ارسال نظر
پسر خوب 1383/07/26 ساعت 11:26 ب.ظ

آدرس وبلاگم رو نمینویسم که فکر نکنی برای افزایش ویزیتور کامنت گذاشتم ... وبلاگ بسیار زیبایی داری ... خیلی قشنگه ... فقط اگر که یه خرده اسکریپت های کمتری استفاده کنی به نظرم زیباییش بیشتر هم میشه ... موفق باشی ...

آسمان 1383/07/27 ساعت 08:52 ب.ظ

سلام دخملکم.چه متن جالبی بود.دوستت دارم.نماز و روزه هاتم قبول.منو از دعا فراموش نکنیا.

مهتاب بی نور 1383/07/28 ساعت 12:42 ب.ظ

سلام خانومی:
خوبی؟نماز و روزه هات قبول درگاه حق تعالی باشه انشاالله.
این متنت خیلی زیبابود..البته این از صفات ذاتی عشقه که در مواقع نیاز بی آنکه متوجه بشیم عشق را در کنار خودمون میبینیم و بی آنکه متوجه بشیم بهمون کمک می کنه...
به هر حال برات آرزوی موفقیت می کنم...
آبی باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد