به یاد نگارنده ع ش ق

در کدوم گل سرخ ، میشه تو رو دید
از کدوم مسافـــــــــر ، حالتو پرسید 
رفتم و رفتم تا به شهر گل رسیدم
مثل  ِ تو گلی ندیدم ، 
ـــــــ گل  ِ ابریشمی  ِ من ــــــــ
با کدوم ترانه میشه ســـرودت
کدوم زمستون داره ، راز  ِ سکوتت
بذار تا من ببارم رو دامن تو
تا که بهارون بشه پیراهن تو
ـــــــ گل  ِ ابریشمی  ِ من ــــــــ
گل  ِ دوست داشتنی  ِ من
زنده کردی عشقو در من 
ـــــــ گل  ِ ابریشمی  ِ من ــــــــ

عشق قشنگ  ِ من ، سلام ..

حالت چطوره گل  ِ نازم .. امروز اومدم که بگم به جون خودت که مهم ترین هدیه ی خدا به منه ، دختر  ِ خوبی شدم ، صبور و قوی ، مثل همونی که تو می خواستی و دوست داشتی .. دیگه چشام پره اشک نمیشه ، اگه هم بشه دیگه نمی ذارم اشکام صورتمو خیس کنه .. می بینی
.. می بینی چقدر بزرگ و قوی شدم .. خدا بهم امید داده ، صبر داده ، استقامت داده .. چقدر خدا مهربونه مگه نه .. خدا خودش می دونه چقدر دلم برات تنگ شده ، مثل تو که می دونی ..
وقتی دلم برات تنگ میشه می دونم که خدا یه روزی تورو بهم بر می گردونه .. تو میایی و من دیگه تنها نمی مونم .. تو میایی و من برات از روزای سخت میگم .. تو میایی و واسه همیشه پیش من می مونی تا آرامش داشته باشی .. تو میایی و من از ته دل می خندم با تو و برای تو
.. تو میایی و می بینی که من چقدر بزرگ شدم .. چقدر خانوم شدم و پر تحمل .. تو میایی و شعرایی که برات گفتم رو می خونی و باز میگی از خوندنشون لذت می بری .. راستی امروز به
نیت تو ، شیرینی بردم امامزاده .. شیرینیاش تقریبا تموم شده بود اما از شانس خوب تو ، فقط کمی شیرینی  ِ تر ، توی یخچالش باقی مونده بود که من به نیت تو خریدم بعدش هم رفتم واست دعا کردم .. می دونی عزیزم .. این بار با یه دل ِ قُرص رفتم سراغش ، یه جورایی مطمئن به این که اباالفضل تو رو شفا داده .. آخه من خواب دیدم مریم یه بسته پر از پول بهم میده و می گه اینا رو ابالفضل داده به تو .. از اونروز تا حالا خیلی آرومم و امیدوار .. می دونم خدا امیدم رو نا امید نمی کنه ..می دونم .. 

   * یا حی ُ یا قیومُ یا حیاً لا یموت یا حیاً لا اله الا انت یا ذالجلال و الاکرام یا ارحم الراحمین * 

آخر  ِ این نامه هم فقط دلم می خواد بگم " عزیز دلم ، خیلی ِ خیلی ، دوست دارم  " پس تورو خدا چشای مهربونتو زودتر وا کن که من منتظرم ..
نظرات 4 + ارسال نظر
مهتاب بی نور 1383/06/23 ساعت 08:59 ب.ظ

سلام هیوا خانوم گل:
خوبی؟مطمئن باش خدا دعاها و نذروراتت رو می بینه و اونا رو بی نتیجه نمیذاره....من هم مطمئن هستم ۱ قلب به این پاکی و بزرگی به وسعت دریای عشق هیچ وقت شکسته نمی شه....ما رو هم بی خبر نذار از حالش چون همه دعاگو هستیم....شاد باشی

[ بدون نام ] 1383/06/23 ساعت 10:46 ب.ظ

سلام
ببین بازم اومدم بهت سر زدم
تو این همه دوست داری که همشون به تو فکر می کنن و دارن واسه اون مهربون دعا می کنن.
منم مطمئنم خدا جواب این همه آدم رو که با عشق به این جا اومدن رو میده
آدما شاید خیلی چیزا از خدا بخوان، خدا هم خیلی هاشون رو برآورده می کنه خیلی را هم نه. اما تا حالا ندیدم که کسی چیزی رو از ته دل از خدا بخواد و خدا بهش نه بگه
تو هم اصلاْ شک نداشته باش، فقط به این فکر کن که اون حالش خوب میشه و شما دو تا میتونین واسه همیشه برای هم باشین

سونیا 1383/06/24 ساعت 11:33 ق.ظ http://soa.persianblog.com

سلام گلرو جون خوبی؟ گلرو جون دارم کم کم خیلی نگران میشم اخه تو نگفتی اینی که چشماشو وا نمی کنه کیه؟ من باور کن دارم دعا میکنم و دوست دارم یه روز بیام و ببینم تو نوشتی اون دوباره چشماشو وا کرده و ...شایدم بهت بگه دوستت دارم امیدوارم اون روز زودتر برسه ..منم دوستت دارم

شیرین 1383/06/24 ساعت 01:52 ب.ظ http://sahme-del.persianblog.com

سلام گلرو جان..خوبی ممنون که بهم سر می زنی خوشحالم می کنی..امیدوارم دعاهات برآورده بشه ..و به آرزوهات برسی،خیلی خوب نوشتی .لذت بردم بازم منتظرت هستم آپ می کنی خبر بده موفق باشی..بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد