به یاد نگارنده ع ش ق
نگاهت آسمانم بود و گم شد
دو چشمت سایبانم بود و گم شد
به زیر آسمان در سایه تو ،
جهان در دیدگانم بود و گم شد
( سیاوش کسرایی )
* گفته بودم که دیگه حرفی از احساساتم توی این صفحه نمی زنم !
* همه چیز مثل پازلیه که تیکه بزرگشو گم کرده باشم .. عجب سیاه بازاریه !!
* کاش میشد مثل سابق همه اتفاقات رو توی ذهنم حلاجی و توجیه کنم بخصوص ... اما حیف که دیره ، خیلی دیر ..
* می دونی رفیق .. همیشه باید توی هر کاری حد اعتدالو رعایت کرد . اگه این اعتدال کمی این ور و انور شه همه چیز به هم میریزه . بدترین ضربه هم متوجه خود ِ انسان میشه . مثل همون ترازویی که یه کفه اش از بس پُره داره خفه میشه ولی اون یکی از بی وزنی داره می میره .. به قول یکی " یکی به درد شیکم ، یکی به مرگ شیکم ! "
* اصولا توی زندگیم ، خیلی کم پیش میاد که از کسی برنجم اگه هم اتفاق بیفته سعی می کنم خیلی اصولی و بی تکبر مسئله رو حل و فصل کنم . اما این بار یه رنجش بزرگ از کسی به دل دارم که .. امیدوارم یک دلیل منطقی و درست برای توجیه کارش داشته باشه و الا ..
* می روی و نمی بینی چه رازهای از وجود من در قبرستان ناگفته ها زنده به گور می شود ..
سلام دوست عزیز!
از وبلاگت دیدن کردم و مطلب قشنگت سطر به سطر خوندم.
خیلی خوشحال می شم به وبلاگ منم سر بزنی ...!
به امید دیدار!
دیشب بالاخره موفق شدم اون آهنگی رو که لطف کرده بودی لینکش رو بهم داده بودی دانلود کنم...خیلی ممنون از لطفت هیوا جون...آهنگ قشنگی بود....موفق باشی و در پناه خدا.