حالا این منم که بی تو ، پر ِ پروازم شکسته !

به یاد نگارنده ع ش ق 

قمری ، ای مسافر همیشگی
همدم روزای خوب سادگی
پر  ِ تو یه سایبون بود واسه من
توی جهنم بزرگ زندگی
ای صمیمی تر از آسمون و باد
باز داره صدای خوندنت میاد
قفس تنگ دلم تو رو می خواد
تویی که نقش امیدو توی چشم من کاشتی
تویی که عطر تنت رو روی شاخه ها می ذاشتی
...
...
حالا این منم که بی تو ،  پر  ِ پروازم شکسته  
قمری ، ای مسافر همیشگی
همدم روزای خوب سادگی

...

صدای آهنگو تا آخرین حد زیاد می کنم ، بلند بلند باهاش می خونم ، انگار می خوام با این کار به اشکام اجازه پایین اومدن ، ندم ... ولی مگه میشه ؟!  سوزی که توی آهنگ هست غلظت اشکامو بیشتر می کنن ، فکر کنم خواننده این آهنگ هم نذر کرده منو به هق هق بندازه !!! حالا قسمت جالبه قضیه اینه که وضعیت من ، با این موزیک همخونی خیلی کمی داره ( فقط دلتنگی ) اما باید به آهنگساز و خوانندش آفرین گفت که اینقدر قدرت اثر گذاریشون روی بقیه زیاده " قفس تنگ دلم تو رو می خواد " ! نه ! این اشکا آروم بشو نیستن ! خدااااااااااااااااا ! امشب شدم مثل تو ، مثل همون شبایی که دلت می گیره ...  دلم بدجور گرفته ، خیلی زیاد ! دلم واست تنگ شده ... مریم هم نیست که باهاش درد و دل کنم ... امروز رفت ! جاش توی تک تک اتاقا خالیه ... هنوزم صداش زندست ... خاله مریم ، کاش بدونی چقدر جات خالیه ... کاش بدونی خونه باز سوت و کوره ... خونه ای که یه لختیه ساده ازش یادگار مونده ... خداااااااااااااا ... روزای خوبمو گرفتی گله نکردم ! عزیزمو ازم دور کردی سکوت کردم گفتم حتما مصلحتته ، اما  ... خداااااااااااا ... دلم عجیب تنگه واست...    

می شتابد از پی هم بی شکیب 
روزها و هفته ها و ماه ها 
چشم تو در انتظار نامه ای 
خیره می ماند به چشم راه ها    

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد