جشن من و تو

به یاد نگارنده ع ش ق

             

هوس کرده ام جشن بگیرم ...
مناسبتش مهم نیست ...
تنها یک جشن که من و تو باشیم و خدامان ...
دوست دارم این خانه آذین بسته شود ...
با دستان من و تو با هم ...
و یک کیک لیمویی پر از شمعهای صورتی در هم
با شکوفه های سفید به اندازه همه خوشبختیهامان ... 
دوست دارم رویش نوشته شود " به نام صداقت قلبهامان "
فقط آرامش باشد و سادگی و عشق نیز هم ...
دوست دارم ماه چراغمان باشد، آسمان سقفمان و دریا مهمانمان ...
من باشم ... تو باشی ... خدا و شاید دریا ... بدون هیچ قید و بندی ...
دوست دارم پروانه وار به دور همدیگر تاب بخوریم ...
و گاهگاهی به پاکی و زیبایی علاقه هامان یواشکی چشمک بزنیم ...
جشن قشنگی باید باشد ... مگر نه ؟!
یک آغاز باشکوه بدون تجملات دروغین زمینی ...
مهم نیست چه روزی باشد ...
جشن میلاد تو یا آغاز خوشبختی من ...
مهم این است که من و تو باشیم و خدامان ... فقط و فقط ...    
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد