دلشوره ...

به یاد نگارنده ع ش ق 
      
              

نمی دونم چرا اینقدر بیقرارم ... انگاری کسی در توی دلم رخت می شوره ... منتظرم ... منتظر چی، نمی دونم ... یه بغض وحشتناک همه گلومو داره خفه می کنه ... نمی دونم چرا ... یاد   روزی افتادم که بهم خبر دادن تو توی بیمارستانی و حالت خیلی بده ... همون جمعه قبل از سال ... اون دفعه هم یه مدت خیلی طولانی ازت هیچ خبری نداشتم ... اون روزای که خبر بیماریت مثل یه شک قوی منو به عالم دیوونه ها کشوند ... نمی دونم چرا دلم شور می زنه ... دارم مثل اون روز کلافه میشم ... مدام اسم حضرت زینب میاد توی ذهنم ... وای چقدر سردم ... یخ کردم ... پس چرا این معده درد لعنتی دست از سرم بر نمی داره ... از جونم چی می خواد ؟! ... خدا به بزرگیت قسم می دم که ... خدا کمکم کن ... من جز تو فریاد رسی ندارم ... تو بزرگی ... تو مقدسی ... تنها پناه من تویی ... چقدر دلم تنگه ... عکسامون  ... خاطره هامون ... صدای تو ... چشمای مهربونت ... خدااااااااااااااااااااااااااااا ...

ترانه هایم بی صدا شده ...
سکوتی مبهم همه آنچه در ذهن دارم 
را به گورستان اضطراب سوق می دهد ...
پس چرا نمیایی ؟! 
سکوتت جان به سرم کرده ...
دوست داری جان دهم ؟! 
اگر بخواهی ... فقط اگر تو بخواهی مرگ هم ...
ای آشنای تنهاییم ...
چقدر متملس شوم ...
چقدر بگویم تو برای من همه دنیایی ...
زیاد می خواهم ؟! 
آری ... مرا چه به شازده درباری ... 
دختر فقیر که هیچ وقت هم تراز شاهزاده نیست ...
درست است ... حقیقت دارد ... واقعیت تلخ است ...
سهم تو از دنیا فقط همان چیزیست که داشتی ... همان که داری ...   
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
نمی شنوی ؟! کر شدی خدا ؟! دوستت ندارم خدااااااااااااااااااا ... تو خدای من نیستی ... خدای من مهربونه ... خدای من مهربونه .... خدا کمکم کن ... کمککککککککککککککککک ...
نظرات 2 + ارسال نظر
اشکان 1383/02/09 ساعت 09:45 ب.ظ

سلام ... اول از همه به شما تبریک میگم به خاطر وب لاگ قشنگی که داری.

عزیزم مطالبت واقعا زیباهست ولی خیلی حس می کنی تنها هستی ...
اینو هیچ وقت یادت نره

(( اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست ))

تو دنیای بزرگ امروز ما هممون تنها هستیم و فقط زندگی میکنیم به عشق اینکه خدا رو داریم ...

موفق باشی

سامان 1383/02/10 ساعت 12:46 ق.ظ http://saman20.persianblog.com

salam bazam mele hameshe

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد