فقط واسه دل خودم ...

به یاد نگارنده ع ش ق
سپیده روشن زندگی من سلام ...
بارون رو دوست دارم هنوز
چون تورو یادم می یاره
حس می کنم پیش منی
وقتی که بارون می باره
تو رفتی بی من
اما من دارم از تو برای تو می خونم
سکوت لحظه های تلخو بشکن
نذار اینجا تک و تنها بمونم ...
هنوزم پیش مایی
اگرچه دست تو توی دست من نیست
هنوزم با توام تا آخرین شعر
حالا هر جا که هستی بـــــــاورم کـــــــن
هنوزم زیر رگبار ترانه کنار خاطرات تو می شینم ...
این روزا بیشتر از همیشه چشام به دره ... التماس چشای من به در بسته
قشنگترین و غم انگیزترین صحنه زندگیمه  ... این روزا لبریز از حس خواستن
توام ... حس مغرورانه خواستن و تا همیشه داشتنت ... شبام عجیب سرد و
تاریک شده ... این تنهایی مرگبار که دیگه طاقتم رو طاق کرده ... نمی دونم
چرا این روزا حرفام راحت به زبون نمیان ؟! شاید برای اینه که ...  
شاید هیچ وقت نتونم این لحظه ها رو توصیف کنم ... شاید هیچ کس نتونه منو
بفهمه ... شاید هیچکی مثل من نباشه یا نه شاید تو بتونی درکم کنی ، شاید
تو بتونی منو بفهمی آخه تو ...
                  * ... هنوزم زیر رگبار ترانه کنار خاطرات تو می شینم ... *
ـ راستی چقدر خوبه که من سیاوش قمیشی رو دارم مگه نه ؟!
ـ رویای مهربونم به خاطر همه خوبیات ممنون ...
ـ نینای خوب و پاک من، بخاطر همه مهربونیات تا همیشه دوستت دارم ...
چقدر گفتن دوستت دارم شیرینه مخصوصا به اونی که ...
نظرات 10 + ارسال نظر

سلام
وب جالبی داری
یه سری هم به ما بزنید

تو چقدر اکتیو هستی خواهر جون. کم آوردم.....

منصور 1382/10/03 ساعت 06:28 ب.ظ http://yga.blogspot.com

نمیدونم چی بگم...
راستش توی نوشته هات هم غم موج میزنه و هم بارقه ای از امید هست...
همیشه شاد باش و بارونی

سارا 1382/10/03 ساعت 06:31 ب.ظ http://cottage.persianblog.com

سلام گلم ..خوبی ؟ تو رو خدا تو یه خورده شاد بنویس

گلرو جان بازم تو این عشق پاک تو رو می ستایم و ازت میخوام که هروقت بارون عشق رو سر و روت داره میباره ما رو هم خبر کن من دوست دارم عاشقانه هات رو و دوست داشتنات رو و هر چی که تو ، توی پاک باخته دوست میداری
حق یارت

سلام گلرو خانوم!!!من الآن با مهدا صحبت می کردم...تو صحبت هامون از وبلاگ شما اسم آورد...کنجکاو شدم سر بزنم و مزاحم خلوت تنهاییتون بشم...ببخشین دیگه...از متن زیباتون لذت بردم...* ... هنوزم زیر رگبار ترانه کنار خاطرات تو می شینم ... *خوشحال می شم به بلاگم افتخار بدین...قربان شما...موفق و موید باشین!!!

اگر روزی از تو پرسیدن دریایت کجا رفت چه خاهی گفت:
شاید بگویی که قهر کرد و یا شاید هم بگویی نامهربون بود و رفت........دوست عزیز همیشه پیروز باشی و موفق

رویا 1382/10/04 ساعت 07:37 ق.ظ http://eastgirl.persianblog.com

گلرو جونم سلام.فدای اون دستای هنرمندت که میاد و تو ساحل عشق من متن مینویسه.همیشه شاد باشی امل غمگین نه.دوست دارم .من رویا.رفیق غم و شادیات.

سعید 1382/10/04 ساعت 09:21 ق.ظ http://nale.persianblog.com

سلام مهربون !
مخصوصاً به اونی که دنیای رویاهات رو ساخته
و در رویاها اوج محبت و مهربونی رو به تصویر می کشه ....

متن زیبایی بود گلروی مهربون
ریحانه هم براتون سلام می رسونه
در پناه خدا
و ارادتمند همیشگی

خان داداش 1382/10/04 ساعت 10:13 ق.ظ

( بنام تو ای ارام جان ) ..................سلام و میلاد خجسته ی حضرت فاطمه ی معصومه علیه السلام را به همگان و بخصوص خواهر گرامی گلرو تبریک عرض میکنم ......... بهار را باور کن ؛ باز کن پنجره ها را که نسیم ؛ روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد ؛ و بهار ؛ روی هر شاخه کنار هر برگ ؛ شمع روشن کرده است ؛ همه ی چلچله ها بر گشتند ؛ و طراوت را فریاد زدند ؛ کوچه یکپارچه اواز شده ؛ و درخت گیلاس ؛ هدیه ی جشن اقاقی ها ؛ گل بدامن کرده است ؛ باز کن پنجره ها را ای دوست ......... هیچ یادت هست ؟ که زمین را عطشی وحشی سوخت ؟ بر گها پژمردند ؟ تشنگی با جگر خاک چه کرد ؟ هیچ یادت هست ؟ توی تاریکی شبهای بلند ؛ سیلی سرما با تاک چه کرد ؟...... حالیا معجزه ی باران را باور کن ؛ و سخاوت را در چشم چمنزار ببین ؛ و محبت را در روح نسیم ؛ که در این کوچه ی تنگ ؛ با همین دست تهی ؛ روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد ؛ خاک ؛ جان یافته است ؛ تو چرا اینهمه دل تنگ شدی ؟ باز کن پنجره ها را ..... و بهاران را باور کن ......... عزت زیاد / دلهایتان همیشه سبز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد