به یاد نگارنده ع ش ق سلام ستاره من ... ستاره امیدم ... قشنگ نازنینم ... مهربون عزیزم ... هنوز که تو بیداری ؟! خیال خواب نداری ؟! نکنه تو هم مثل من شدی عاشق مهتاب ؟! چشم انتظاری داری؟! حرفات مونده بی جواب ؟! بهم بگو عزیزم عشق توی نگات چه رنگه ؟! سفیده یا قرمزه ؟! شاید آبی یا زرده ؟! یادته بهم می گفتی دلت توی جاده ها موند ؟! یه شب دیگم می گفتی نگات به دور دورا موند ؟! غصه نخور قشنگم ... ماه شبای تنگم ... یارت میاد به زودی، به زودی و با خوبی گریه نکن عزیزم ... تو دوست نازنینم حیف چشات نباشه اینجوری اشک بباره من می دونم دوباره یارت میاد کنارت مثل قدیم قدیما می شینه باز کنارت .... گلرو ـ دی ۸۲
( بنام تو ای ارام جان ) ............. صف مژگان به صف سبزه بیارای و ببین .... پای هر پنجره باز بهاری پیداست .... این بهار است که گل داده لب پنجره ؟ ..... یا گل حسرت دیدار ؟ .... گل رویش عشق ؟ .... این صراحی است که لاله به لب عمر نباتی داده ؟ .... یا که مینای لبا لب ز هزاران امید ؟ .... بگشا پنجره ها را بگشای .... زندگی در رگ گل ؛ بوی چمن .... قطره های خنک اب .... نشانی از جوی ؛ گذاری از عمر .... تو بیارای قد و لاله بیاراید به دشت .... خیز و نیلوفر اندیشه به ذرات بهاران پیوند .... در تب تند عطش های بهاری بنشین .... در نفس های دل انگیز شقایق بخرام .... مشعل لاله بر افروز و ببین .... داغ عشقی است نهان در صدف بسته ی خاک ........... عزت زیاد / دلهایتان شقایقی باد
سلام.خوبی گلرو جونم.راستش دیشب یه متن نوشتم واسه بلاگه اما بهتر دیدم بنویسمش واسه تو .خودت بیشتر معنیشو می فهمی.همیشه شاد باشی.دوست دارت رویا به اندازه ی یه دلبستگی عمیق برات گریستم وتو به اندازه ی یه وابستگی برام به یادگار گذاشتی.ریشه ی احساساتم روتو دریای ژرف خیالت آبیاری کردم.گریستم و تو گریستی.من از دلبستگی و تو از وابستگی.من موندم و تو رفتی به یه دیار نا آشنا.کاشکی هیچ موقع از پیشم نمی رفتی
سلام گلرو جون. چطوری خواهر... اومدم زود سر بزنم که گلگی نکنی... یارم اومد اما نه به زودی... به زودی و به خوبی... رفتنش از اومدنش خیلی سخت تر بود..... گلروی عزیز از خودت خبر ندادی به من ها!
من می دونم دوباره یارت میاد کنارت مثل قدیم قدیما می شینه باز کنارت ... سلام...خوبی گلرو گله؟ کاش می تونستم بیشتر سر بزنم...زودتر بیام... هر وقت که بشه سر می زنم... همه نوشته هاتو خوندم...تا اونجایی که دفعه قبل خونده بودم... خیلی خوشحالم از ینکه تصمیمات خوبی گرفتی و اینا... شاد و شادان بمان.
برای خواب معصومانه عشق
کمک کن بستری از گل بسازیم
برای کوچ شب هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم
( بنام تو ای ارام جان ) ............. صف مژگان به صف سبزه بیارای و ببین .... پای هر پنجره باز بهاری پیداست .... این بهار است که گل داده لب پنجره ؟ ..... یا گل حسرت دیدار ؟ .... گل رویش عشق ؟ .... این صراحی است که لاله به لب عمر نباتی داده ؟ .... یا که مینای لبا لب ز هزاران امید ؟ .... بگشا پنجره ها را بگشای .... زندگی در رگ گل ؛ بوی چمن .... قطره های خنک اب .... نشانی از جوی ؛ گذاری از عمر .... تو بیارای قد و لاله بیاراید به دشت .... خیز و نیلوفر اندیشه به ذرات بهاران پیوند .... در تب تند عطش های بهاری بنشین .... در نفس های دل انگیز شقایق بخرام .... مشعل لاله بر افروز و ببین .... داغ عشقی است نهان در صدف بسته ی خاک ........... عزت زیاد / دلهایتان شقایقی باد
سلام.خوبی گلرو جونم.راستش دیشب یه متن نوشتم واسه بلاگه اما بهتر دیدم بنویسمش واسه تو .خودت بیشتر معنیشو می فهمی.همیشه شاد باشی.دوست دارت رویا
به اندازه ی یه دلبستگی عمیق برات گریستم وتو به اندازه ی یه وابستگی برام به یادگار گذاشتی.ریشه ی احساساتم روتو دریای ژرف خیالت آبیاری کردم.گریستم و تو گریستی.من از دلبستگی و تو از وابستگی.من موندم و تو رفتی به یه دیار نا آشنا.کاشکی هیچ موقع از پیشم نمی رفتی
سلام گلرو جون. چطوری خواهر... اومدم زود سر بزنم که گلگی نکنی... یارم اومد اما نه به زودی... به زودی و به خوبی... رفتنش از اومدنش خیلی سخت تر بود..... گلروی عزیز از خودت خبر ندادی به من ها!
گلرو ازت ممنونم.... برات دعا می کنم... مرسی
سلام
منم یه پنجره داشتم رو به دشت و آسمون اما همین آدما اونو ازم گرفتن حالا غقط آسمونو دارم
سلام گلرو جون. خیلی قشنگ بود...
من می دونم دوباره یارت میاد کنارت
مثل قدیم قدیما می شینه باز کنارت
...
سلام...خوبی گلرو گله؟
کاش می تونستم بیشتر سر بزنم...زودتر بیام...
هر وقت که بشه سر می زنم...
همه نوشته هاتو خوندم...تا اونجایی که دفعه قبل خونده بودم...
خیلی خوشحالم از ینکه تصمیمات خوبی گرفتی و اینا...
شاد و شادان بمان.
زندگی یه بازی که از عمرش راضی
شقایق جون خیلی دوست دارم
زری جون خیلی دوست دارم
تو نفس من بیدی