به یاد نگارنده ع ش ق یه نفر بازم کنار پشت پنجرست ******** یه نفر عجیب دلش شور میزنه یکی ام با تیرای داغ نگاه ******** دو تا چشمو داره از دور می زنه یه نفر داغ دلش تازه شده ******* دلخوشیش یه عکس یادگاریه یکی با غم می نویسه رو دلش ******* ای خدا، عجب چه روزگاریه یه نفر خیری ندیده از حالا ******* پناه می بره به گذشته هاش یکی ام شاعره تا خسته می شه ****** زود میره سراغ دست نوشته هاش یه نفر هرچی تو زندگیش داره ****** وقف تازه موندن دل می کنه یکی هست که خواب به چشاش نمیاد ******* شاید علتش غم خستگیه علت بی خوابی یکی دیگه ******* گم شدن تو دشت سرگشتگیه یکی از بس که نشسته پشت در ******** پر غربت شده و بی حوصلست یکی دائم به گلدونا آب میده ******* یکی چشم پر اشکش به دره یکی چشاشو گذاشته روی هم ******** یکی زلفاشو پریشون می کنه یکی داره توی رویاهای دور ****** مشکل عشقشو آسون می کنه یکی دستاشو برده به آسمون ******** از خدا چیزی تقاضا می کنه پ.ن: نظرتون راجع به رنگ روزا چیه اصلا می دونید روزاتون چه رنگیه
( بنام تو ای ارام جان ) ............ باز از محبوب خود خواهم مراد .... که کند مملو دلم را از وداد ـــــــ پر کند کانون قلبم را ز مهر .... تا رسانم عشق خود را بر سپهر ــــــ ان یگانه منعم و صاحب جلال .... انکه دیدارش نهان اندر جمال ـــــــ خواهم از او دوستی را در لقاء .... چون رسم منزلگه دار بقا ـــــــ دوست دارد وصل من را بر نعیم .... تا بگیرم در لقا اجری عظیم ـــــــ بر گشاید باب رحمت را چنان .... تا حیاتی بر گزینم جاودان ......... عزت زیاد / سر فراز باشید
سلام و خسته نباشی .... اگر اشتباه نکنم این متن رو خودت نوشتی ... بسیار تاثیر گذار بود من به شخصه از : ((یکی ام شاعره تا خسته می شه زود میره سراغ دست نوشته هاش)) خیلی لذت بردم...... منم تو بد وضعیتی قرار گرفتم ... اعتراف می کنم این نوشته شما خیلی آرومم کرد.............. بهاری باشی .......
salam.az webloge zibatoon kheili lezat bordam khoshhalam ke iran dokhtaraye be in ba ehsasi dare omidvaram hamishe ghalbet por az eshgh va omid bashe be omide matnhaye zeibatoon dar panahe hagh
سلام.....سلام....سلام..... صدام به دام افتاد.شیطانی که جهان را به مرگ تهدید می کرد به دام افتاد.این عاقبت تمام دیکتاتور هاست.پایان صدام بر همه زخم داران دفاع مقدس از کیان ایران بزرگ و همه انسانهای آزاده مبارک باد.
سلام دوست عزیز....چه خبرا؟...چند وقتی هست که ازتون خبری نیست..نه نگاهی نه نامه ای ...نه کلامی....من از پشت پنجره های غربت پروانه ای ه سوی تو می نگرم...مبادا که لحظه ای از گذارت را خیره نباشم...از اینکه به وبلاگ من سر می زنی ممنونم...سپاس و صد سپاس...به هوشتن ادامه بده ...من هم می نویسن و می نوردم...چاره ای نیست...از زندگی من جز یک کوله پشتی و چند ورق کاغذ و چند نامه قدیمی چیزی بیشتر باقی نمونده....این روزها اکثرا تو کوه هستم ...بدنبال رد پایی از گذشته ام... و تنها مونس من بخار و دود سیگاری هستش که جرعه جرعه تنفسش می کنم...مواظب خودت باش دوست من....سربزن... و تونستی یک نامه....بدرود...یا علی
من عشق را سرودی کردم سر سبز تر ز بیشه . من عشق را دیدم تجربه کردم .من عشق را در چشمهای نجیب معشوقی دیدم که دردانه ها ی صدف از آن می غلطید .من عشق را پاک تر از هر چیز موجود . لطیف تر ز باران می دانم .خداوند آن هدیه ملکوتیش را بر من ارزانی داشت .من آن را چشیدم و اینسان دیوانه اش شدم ........
سلام خانوم گل...چطوری؟؟قربون این همه مهربونیت برم..چقدر دلم میخواد یه روز مفصل باهات گژ بزنم..نمیدونم چرا..اما خیلی نزدیک به خودم حست میکنم...ممنون که بهم سر میزنی...فدای تو..بای..
سلام..ممنون که برام آدرس وبلاگتون رو اف گذاشتین ....وبلاگ شما واقعا زیبا و قشنگه خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنین.
اها راستی یادم رفت بگم من میخواستم به شما لینک بدم خوشحال میشم شما هم ما رو تحویل بگیرین و لینک بدین....مرثی ...بای
زیبا نوشتین خانوم ...
( بنام تو ای ارام جان ) ............ باز از محبوب خود خواهم مراد .... که کند مملو دلم را از وداد ـــــــ پر کند کانون قلبم را ز مهر .... تا رسانم عشق خود را بر سپهر ــــــ ان یگانه منعم و صاحب جلال .... انکه دیدارش نهان اندر جمال ـــــــ خواهم از او دوستی را در لقاء .... چون رسم منزلگه دار بقا ـــــــ دوست دارد وصل من را بر نعیم .... تا بگیرم در لقا اجری عظیم ـــــــ بر گشاید باب رحمت را چنان .... تا حیاتی بر گزینم جاودان ......... عزت زیاد / سر فراز باشید
اونی که پشت شیشه .. شبا سر میذاره
میدونه پنجره .. بین ما دیواره ..
سلام و خسته نباشی ....
اگر اشتباه نکنم این متن رو خودت نوشتی ... بسیار تاثیر گذار بود من به شخصه از :
((یکی ام شاعره تا خسته می شه
زود میره سراغ دست نوشته هاش))
خیلی لذت بردم......
منم تو بد وضعیتی قرار گرفتم ... اعتراف می کنم این نوشته شما خیلی آرومم کرد..............
بهاری باشی .......
salam.az webloge zibatoon kheili lezat bordam
khoshhalam ke iran dokhtaraye be in ba ehsasi dare
omidvaram hamishe ghalbet por az eshgh
va omid bashe
be omide matnhaye zeibatoon
dar panahe hagh
گلرو جان سلام. امیدوارم که حالت خوب باشه. از پیغانت خیلی ممنون. فقط اگه برای الهام دعا کنی ازت ممنون می شم.
عزیزم سلام.شعر قشنگی بود.آدمو میبره یه جای دیگه.ضمنا آژدیت کردم دوست داشتی بیا.قربانت
سلام من بازم اومدم بگم هنوز منتظرم ولی متاسفانه نمی دونم شاید قسمت نیست ما با هم یه گفتگویی کنیم اما من همین طوری هم ارادتمندم این رو باور کنین
salam golroo joonam.khoobi?dige yadi az doostaye ghadimi nemikoni???shere ghashangi bood...movafagh bashi azizam.
سلام //// ببخشین من دوباره اومدم بابا این چه وضعشه همیشه ایگنورین تو مسنجرتون ولی باشه خیالی نیست که شما به سری نمی زنین
سلام.....سلام....سلام..... صدام به دام افتاد.شیطانی که جهان را به مرگ تهدید می کرد به دام افتاد.این عاقبت تمام دیکتاتور هاست.پایان صدام بر همه زخم داران دفاع مقدس از کیان ایران بزرگ و همه انسانهای آزاده مبارک باد.
دوست مهربونم سلام !
و ما دستانمان برای همیشه به آسمان دراز است و طلب رحمت از مهربانترین مهربان را داریم.
همهء رنگهای خدا زیباست ..و هر کدومش تداعی کنندهء یک چیزی است ... اما رنگی که آرامش بخشه رنگ آبی است .
ریحانه هم سلام می رسونه..
در پناه خدا
ارادتمند
سلام ..خوبید؟ من از طریق یکی از دوستان با اینجا اشنا شدم ..جالب بود بازم میام ...همیشه میام ...سبز باشی
سلام. رنگ روزا . جالبه. بهش فکر میکنم
سلام / چه وبلاگ نازی داری / اگه موافق باشی با ادت میکنم / بای
سلام دوست عزیز....چه خبرا؟...چند وقتی هست که ازتون خبری نیست..نه نگاهی نه نامه ای ...نه کلامی....من از پشت پنجره های غربت پروانه ای ه سوی تو می نگرم...مبادا که لحظه ای از گذارت را خیره نباشم...از اینکه به وبلاگ من سر می زنی ممنونم...سپاس و صد سپاس...به هوشتن ادامه بده ...من هم می نویسن و می نوردم...چاره ای نیست...از زندگی من جز یک کوله پشتی و چند ورق کاغذ و چند نامه قدیمی چیزی بیشتر باقی نمونده....این روزها اکثرا تو کوه هستم ...بدنبال رد پایی از گذشته ام... و تنها مونس من بخار و دود سیگاری هستش که جرعه جرعه تنفسش می کنم...مواظب خودت باش دوست من....سربزن... و تونستی یک نامه....بدرود...یا علی
من عشق را سرودی کردم سر سبز تر ز بیشه . من عشق را دیدم تجربه کردم .من عشق را در چشمهای نجیب معشوقی دیدم که دردانه ها ی صدف از آن می غلطید .من عشق را پاک تر از هر چیز موجود . لطیف تر ز باران می دانم .خداوند آن هدیه ملکوتیش را بر من ارزانی داشت .من آن را چشیدم و اینسان دیوانه اش شدم ........
کجا شدی؟؟؟؟؟ چرا پس آپدیت نه؟؟؟؟
سلام خانوم گل...چطوری؟؟قربون این همه مهربونیت برم..چقدر دلم میخواد یه روز مفصل باهات گژ بزنم..نمیدونم چرا..اما خیلی نزدیک به خودم حست میکنم...ممنون که بهم سر میزنی...فدای تو..بای..
سلام........خوشحالم از دیدن وبلاگ شما....خیلی خیلی خوشگله......روز من سفیده..........محسن
/*
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
*/