دخترکی با آروزهای آبی

 به یاد نگارنده ع ش ق  


در زیر آوار فرو ریخته روزگار
 دخترکی در جستجوی پنجره کاغذی نور بود
در دل سیاهی براق شب
 در جستجوی مهربانی خورشید بود
دوست داشت در این هیاهوی غریب بی پروا
سقف مهربانی سایه سار خانه کوچک همدلیهایش بود
به یاد آورد روزی در غروب پاییزی عاطفه
غنچه لبخند، مهمان باغچه خسته لبانش بود
با خود اندیشید ... ای کاش شام مهتاب آروزهایش
مملوء از تلالو درخشان فیروزه رویاهایش بود
 

نظرات 3 + ارسال نظر
هالاو 1382/07/23 ساعت 12:42 ب.ظ http://hallowsky.blogsky.com

salam
in akse kheyli ghashange
neveshdatam kheyli ziba bood

Exactly nice blog:)...................kamira

مهدی 1382/07/23 ساعت 01:54 ب.ظ http://maah.blogsky.com

سلام.
چه متن زیبایی...چه عکس باز هم زیبایی
چه شعر زیبایی از استاد بهمنی انتخاب کرده بودی.
موفق باشی به ما هم سر بزن و خوشحالمون من...
موفق باشی بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد