پس خدای مهربون کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟

به یاد نگارنده ع ش ق
چقدر آرزو دارم همه حرفهامو بفهمن مخصوصا تـــــو........... 
چقدر دوست دارم که همه نگاه خیسمو در ک کنن مخصوصا تـــــو .........
چقدر دلم می خواد یکی پیدا بشه و بهم بگه: چقدر لبخندهایت بی روحه مخصوصا
تـــو......................امــــا......
من مهربونمو میخوام با همون غرورو لجبازیاش،با همون چهره آروم و صدای قشنگ
.....خدایا مگه نمیگی از رگ گردنم بهمون نزدیکتری پس چرا هرچی صدات میکنم جوابمو نمیدی؟؟؟؟ من دلم واسه اون تنگ شده میشنوی ؟؟؟ یا خودتو زدی به نشنیدن؟؟؟ دیگه خسته شدم بسه التماست کردم؟؟؟ جواب همه بنده هاتو این جوری میدی؟؟؟ باید همشون بهت التماس کنن؟؟؟ پس خداییت کجا رفته؟؟؟؟ مگه
تو خدا نیستی؟؟؟؟ مگه نمیگن مهربونی؟؟؟؟ پس چرا حالا نامهربون شدی؟؟؟؟ 
از بنده هات نامهربونیو یاد گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟ میخوام باهات قهر کنم .... التماسامو
که جواب ندادی شاید قهر کردنم کارمو درست کنه..............

نظرات 2 + ارسال نظر
نوید 1382/07/16 ساعت 03:44 ب.ظ http://navid110.persianblog.com

سلام ..ما همه منتطرانیم ..ولی با سازش در اتشی میسوزانیم خود را به امید پایان پذیرفتن انتظار در انتظار پاسخ ..
موفق باشید....بخشید که فضولی میکنم من در جریان نیستم ..میشه ما هم بدونیم که اقای ع..ش .ق کجا هستن خیلی وقته نیستند....ممنن میشم ..

salam azizam
manam mikham ba khoda ghahr konam
akhe loosie manam ......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد