من تو را بیشتر از همیشه چشم در راهم!!!

به یاد نگارنده ع ش ق
از وقتی تو رفتی ستاره ها خاموش و بی فروغ شدن، دیگه هیچ پروانه ای بالهاشو
عاشقونه به گرمی شمع هدیه نمیکنه، دیگه هیچ قاصدکی به خلوت تنهاییام سرک نمی کشه، دیگه هیچ شاپرکی مهمون ترانه هام نمیشه، دیگه هیچ شقایقی از عشق و دوستی نمیگه حتی کبوتر هم از همصدایی خسته شدن.......
تا وقتی بودی دل نگرون هیچ فردایی نبودم اما حالا حتی از رقص سایه ها روی
دیوار مهربونی وحشت دارم. راستی می بینی گلروی شجاعت چقدر ترسو شده؟؟؟
گلرویی که همیشه میخواست برنده شه و ترو شکست بده ( مسابقه شناو رانندگی)
حالا دیگه .........البته من هنوزم متعقدم ازت می برم یه وقت فکر نکنی جا زدم و ترسیدما، نخیر از این خبرا نیست اما ..........
وقتی پیشم بودی توی حرم چشای مهربون تو مثل کبوتری میشدم که با عبادت
ضریح مقدس بودنت لحظه های رنگی التماس رو برات طراحی می کرد. چرا باور 
نکردم که یه روز تنهای تنها مثل همون کبوتر نامه بره از پیشم پرواز میکنی و توی
جاده های آسمون با کوله بار تنهایی قدم میزنی{ پرواز را به خاطر بسپار پرنده
رفتنی است (هنوزم به اندازه همه دنیا از این جمله متنفرم)} ؟؟؟؟؟؟
وقتی نیستی همه دلتنگیای زمین رو دوشم سنگینی می کنه اون وقته که عکسها
،دریای آروم و صبور،این خونه دلتنگی که توش پر از عشق و محبته همراه با شعرها
و نوشته های بارونیم و حرفای ارزشمنده مهربونایی که توی دلتنگیام شریک میشن، به کمکم میان. آه از این همه فاصله ای( از بعد مسافت) که با هیچی نتونستم پرش کنم. فاصله ای که مثل نمک باعث سوزش زخمهای بی کسیم بود. امان از جاده هایی که بوی غربت میدن وسوغات جدایی رو برای آدما به ارمغان میارن. اگه اینجا بودی تنهاییهامونو باهم تقسیم میکردیم و لبخندهامونو باهم جمع.عشقامونو در هم ضرب میکردیم و ترس و تردیدامونو از هم کم.وطن تو قلب منه ....من تصویر چشای خودمو
 فقط توی چشای تو میبینم.......... پس برگرد که اینجا آسمون آبی تره.
                              گلرویی که بیشتر از همیشه معنای دوستت دارم رو میفهمه 

   
نظرات 6 + ارسال نظر
hassan 1382/07/03 ساعت 01:55 ب.ظ http://hassan.blogsky.com/

kheyli jaleb bood

سلام........وبلاگ زیبایی داری ....امیدوارم هیچ کس تنها نباشه.......شاد باشی...........

هانی 1382/07/04 ساعت 10:43 ب.ظ http://amvaj-e-darya.persianblog.com/

وقتی به تو گفتم دوستت دارم خندیدی شاید تو هم می دانستی که من اون روز اصلا جدی نبودم

مسعود 1382/07/04 ساعت 11:57 ب.ظ http://3tadoost

دمت گرم بابا
ende معرفتی

یکی دوهفته من نبودم . (‌البته هنوزم نیستم )
نمیشد یه سر به وبلاگ من بزنی یه نظر بدی
یا لااقل یه اف لاین بزاری؟!!!!
منو بگو که هرروز به وبلاگت سر میزدم ...

حسین 1382/07/05 ساعت 10:39 ق.ظ http://lucentears.blogsky.com

به یاد نگارنده ع ش ق
سلام دوست عزیز و همدلم.
امیدوارم آسمان دیدگانت همیشه آفتابی و آبی باشه . و بارش آن فقط از روی شوق. موفق باشی :)

حسین 1382/07/05 ساعت 07:21 ب.ظ http://darvishi.persianblog.com

سلام خیلی قشنگ بود به ما هم سر بزن بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد