به یاد نگارنده ع ش ق امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم امشب یک سر شوق و شورم از این عالم گویی دورم از شادی پر گیرم که رسم به فلک سرود هستی خوانم در بر حور و ملک در آسمانها غوغا فکنم سبو بریزم ساغر شکنم امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم ماه و زهره را به طرب آرم از خود بیخبرم ز شعف دارم نغمه ای بر لبها