فقط واسه تو که بدونی من چشم براهت میمونم حتی تا آخر دنیا

به یاد نگارنده ع ش ق
قشنگترین هدیه خدا سلام
الان که دارم اینا رو می نویسم به اندازه همه ستاره های آسمون شادی توی دلم خونه کرده 
می دونی چرا چون بالاخره تونستم رد پاتو از بین تمامی کسایی که این چند روزه بهم سر
 زدن بشناسم. میدونستم که میای چون دلت اینو یه روز صبح به قاصدکای خوش خبر
 گفته بودن. با اینکه نتونستم میزبان خوبی واست باشم و با نوشته هام رنجوندمت
اما تو بهترین مهمون کلبه تاریک دلتنگیام بودی.مهمونی که با اومدنش خونه دلمو 
نورانی کرد. مهمونی که وقتی اومد بوی صفا و صمیمیتشو میشد احساس کرد. مهمونی که دلش از دریا هم  بزرگتر بود و چهرهش مهربونیه مهتابو به یادم میاورد 
اما حیف که وقتی اومد من نبودم تا گلای شقایق قرمزی رو که سرخیش عشقو به آدما یاد می داد تقدیمش کنم. نبودم تا بهش بگم تنها ستاره موندگارآسمون زندگیم     اونه. ندیدمش که بگم من هنوزم به عهد پیمانمون پایبندم و جا نزدم........... هنوزم
همون گلروی مغرور اونم و مرور زمان نتونسته هیچیو عوض کنه......... فقط تنها
 چیزی که عوض شده علاقه من نسبت به اونه که یه عالمه برابر شده..از وقتی که
رفتی فهمیدم که هیچکی نمی تونه جاتو واسم پر کنه....... مطمئن شدم که زندگی بدون تو یعنی زندگی توی یه شهر یخی بدون احساس.چقدر دلم میخواست وقتی میومدی بودم تا بهت بگم اگه این همه مدت بودم،اگه این همه مدت موندم فقط به خاطر امیدی بود که تو دلم سوسو میزد و میگفت برمیگردی. بخدا من زیر قولم نزدم، از انتظارهم ناامید و خسته  نشدم البته نمیگم انتظارو دوست دارم تو خودت بهتر از هر کی میدونی که از انتظار کشیدن بدم میاد. فقط گاهی اوقات اگه چیزی مینویسم
از روی دلتنگیه نه اینکه بخوام بانوشته هام بگم که دیگه نمی خوام منتظر بمونم و با نوشته هام ناراحتت کنم.آخه من که نمیتونم یه لحظه ناراحتیتو تحمل کنم چطوری 
میتونم با حرفام برنجونمت. کاش دوباره بهم سربزنی اگه بدونم دوباره میای این خونه
با جاروی محبت تمیزش میکنم تا حسرته و تردید جرات نکنه به این خونه سرک بکشه. به دیواراش رنگ لبخند و شادی میزنم تا غم از بزرگی شادی خجالت بکشه و دیگه
این ورا آفتابی نشه. پرده صداقت به پنجره هاش میزنم که همه بدونن دورغ توی این 
خونه جایی نداره. به آفتاب مهربونی میگم بتابه تا کینه و تردید توی دلامونو با ذوب کنه ولی به ماه میگم شبا بره پشت کوهها قایم شه آخه وقتی تو باشی خونمون دیگه
ماه نمی خواد چون تو خودت ماه منی. پس تورو خدا بیا و بهم بگو واسه همیشه پیشم میمونی و اینو بدون که هروقت بیای در خونه دلم به روی تو مهمون عزیزم
بازه راستی یادم رفت بگم که
                ( قد ستاره های آسمون بی کسیهام دوستت دارم و تو عزیز دلمی )
                                                                                           گلروی تو
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد