-
حرفای حاصل از شیرین زدگی !!!
1382/09/13 13:15
به یاد نگارنده ع ش ق دلم هوس بارون کرده ... نم نم های ریز و درشت بارون ... اگه بارون بیاد بغض منم می ترکه ... پس بذار این بارون روزدتر بیاد آخه می ترسم این بغض ... امروز از صبح ذل زدم به دریا و زیر لب با خدا حرف می زنم ... نمی دونم چقدر آروم شدم اما خب باید روزام یه جورایی بگذرن دیگه پس این بهترین راهه ... این چند...
-
شب تاریک من
1382/09/12 23:52
به یاد نگارنده ع ش ق چقدر امشب تاریکه ،همه جا سرد و نمناکه . دل من امشب غم داره ... یه غم بزرگ که فقط خدا می دونه ... آسمون هم میخواد با اشکاش منو دلداری بده ... خدا هم گریه می کنه ... ولی گریه خدا و آسمون که بدرد من نمیخوره ... من صبر می خوام من آرامش می خوام ... من بردباری می خوام ... من .... گر فاصله ای هست میان...
-
گهگاهی دو خط شعری که گویای همه چیز است و خود ناچیز ...
1382/09/10 22:06
به یاد نگارنده ع ش ق لحظه لحظه ء این انتظار تلخ و کشنده رو به عشق دیدن تو سپری می کنم ... توی هرکدوم از نفسام اسم تورو به زبون میارم آخه دلم خیلی برات تنگ شده و فقط به خاطر امید به بودن تواه که قلب من هنوز تپش داره و الا اگه همین امید رو ازم بگیری ( به خاطر دلایلی که به نظر تو مقبول اما از نظر دل عاشق من نـــــامقبوله...
-
آسمان شهر من
1382/09/10 14:02
به یاد نگارنده ع ش ق امروز دل آسمون شهر من گرفته ... امروز توی چشمای آسمون شهر من کلی غم نشسته ... امروز لب آسمون شهر من نمی خنده مثل لب من ... امروز آسمان آبی و روشن شهر من سیاهه سیاهه ... همه میگن بغض آسمون شهر من می خواد همین امروز فردا بترکه ... میگن آسمون شهر من می خواد اونقدر اشک بریزه که سیل راه بیفته و هرچی...
-
تو نازنین مرا در کوچه های غربت ندیدی ؟!
1382/09/09 23:54
به یاد نگارنده ع ش ق مسافر من سلام ... امشب اومدم یه ریزه ازت گلایه کنم آخه این رسمشه مهربون که به خانوم کوچولوتو سرنزنی ... آخه این درسته که گلروی تو هر روز با کلی امید منتظر شه که شب عقربه تنبلا بیان رو ۱۰و با یه دل پر از امید منتظر اومدنت شه یه عالمه اما تو نیای ... مگه تو نمی گفتی هیچ وقت نمی خوای اشکای گلروتو...
-
یه فنجون دلتنگی البته از نوع شاعرانه ش !!!
1382/09/08 20:00
به یاد نگارنده ع ش ق سلام ... سلام ... سلام چقدر احساس خوبی به آدم دست میده وقتی که فقط و فقط واسه دل خودت می نویسی البته قبلا هم واسه دل خودم می نوشتم اما از وقتی که این جایگاه کامنتا رو هم برداشتم رسما و اساسا دیگه میخوام مطالب مطابق میل خودم و برای دل خودم بنویسم ... دقیقه های بی تو، پرنده های خستن آیینه های خالی،...
-
پرخاطره ترین شب زندگی
1382/09/08 10:25
به یاد نگارنده ع ش ق دیشب در ساعت با احساس گل از خداوند مهربان زمین بی جان دو بال پرواز به وسعت سبزینه دلنشین عطوفت گدایی کردم ... شاید به آن بال بشود به اوج پاک و دل انگیز آسمان بی ریایی و سخاوت پرواز کرد، پروازی به خاطر سپردنی و از خاطر نرفتنی ... دیشب در دقیقه مهربانی لبخند ملیح گون پیری فرزانه را لمس کردم که با آن...
-
رنگ عشق
1382/09/07 21:09
به یاد نگارنده ع ش ق مسافر پاک و مهربون خودم سلام شبت بخیر ( آخه اینجا شبه اونجا رو نمی دونم ) حالت چطوره ؟ خوبی ؟ منم خوبه خوبم . راستی یه چیزه باحال بگم امروز اولین جمعه بعد از رفتن توه که دلم نگرفته می دونی چرا آخه می دونم زود زود میایی پیشم نمی دونی چقدر خوشحالم کاش این یک ماه در یک چشم بهم زدن تموم شه و تو بیایی...
-
گلروی سرسپرده تو برای همیشه
1382/09/07 13:28
به یاد نگارنده ع ش ق با احساس ترین خوب من سلام امروز اومدم بگم که من با این شعر جواب همه حرفام و نوشته هام و سوالامو ازت گرفتم به خاطر این عشق صادقانت ممنونم ... امیدوارم لیاقت تورو داشتم باشم ... فقط تنها چیزی که می تونم بگم اینه که (((( عاشقانه دوستت دارم )))) اگه تا روز قیامت داشتنت نباشه قسمت چشم به راه تو می مونم...
-
حرفای من با خدا و با تو که همه زندگی منی
1382/09/06 13:04
به یاد نگارنده ع ش ق دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست ت و این قفس تو این غبار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس از این نامهربونی روزگار ، دارم از غصه می میرم رفیق روز تنهایی ، یه روز دستاتو میگیرم تو این شب گریه می تونی پناه هق هقم باشی ای همزاد همخونه چی میشه واسه همیشه کنارم باشی دوباره من دوباره تو دوباره عشق دوباره ما دو...
-
گذری بر خاطرات نچندان دور ...
1382/09/05 14:26
به یاد نگارنده ع ش ق بن ویس بر یاس کبود ... بنویس بر باور رود ... بنویس از من ... ب نویس عاشق یکی بود ... بنویس دنیای منی ... همه رویای منی ... منم اون بی تابیه موج ... ت و هنوز دریای منی ... با این آهنگ به گذشته برگشتم ، به وقتایی که واسه کنکور درس می خوندم ، به کلاسای ریاضی آقای پاکتچی که همش از کم کاریم توی خونه...
-
رویای حقیقی ..
1382/09/03 11:59
به یاد نگارنده ع ش ق آن دور دستها، در انتهای زمان و یا در دل بی نهایت نوری است که دلم را از عشق پر می کند ... دوست دارم این نور تابناک دل بی ریای تو باشد که بواسطه نجابت این چنین پرتلالو و نورانی گشته است ... آن سمت مهربانی نسیم دلچسب بهاری آوایی گرم مرا فرا می خواند ... دلم می خواهد آن آوای گرم و روحانی نوای دل انگیز...
-
چند کلمه جالب ناک و اندکی باحال !!!!
1382/09/02 23:21
به یاد نگارنده ع ش ق ((( بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حــــــادثه عشق تـــــر است ))) ((( زندگی چیزی نیست که لب طـــــاقچه عـــــادت از یـــاد مـــن و تــــو برود ))) ... چقدر این دو جمله سهراب عمیقه مگه نه ... * چرا اینقدر دل من بیقراره شاید ... تقدیم به تو که این روزها دلم در هوایت بسیار پر میزند ... کی...
-
بخون شاید فهمیدی چی گفتم !!!
1382/09/01 19:42
به یاد نگارنده ع ش ق سلام !!! امروز اومدم یه خورده قاتی پاتی بگم آخه ... ۱) ۲) لحظه هایی توی زندگی هست که اونقدر واسه یه نفر دلتنگ می شی که دلت میخواد از تو رویاهت درش بیاری و ... ((( مثل حال امروز من )))) ۳) باغ پیوند من و تو پر از عطر اقاقی فصل آشنایی ما سبز خواهد ماند باقی همه آنچه که دارم پیشکش سادگی تو سوگلی...
-
گفته های یک دل عاشق
1382/09/01 11:07
به یاد نگارنده ع ش ق دلــــــم می گوید " بگــــــو " زمزمه کنان در کمال سادگی می پرسم " آخر از چه بگویم ؟! " شاد و سرمست می گوید " از زلالی قطرات باران چشمان پروانه صادق " " از جسارت بی وفقه خاطرات نقره ای دخترک عاشق " " از ترنم احساسات پاک شاپرک سرزمین پاک محبت " " از تنهایی بیصدا و معصوم تاک استوار حیاط صداقت " " از...
-
تقدیم به تـــــــــو
1382/08/28 18:33
به یاد نگارنده ع ش ق معصوم ترین همراه پر احساس من ...الهام پاک و مهربون همه ترانه ها و نوشته هام ... شاه بیت غزلهای عاشقانم و تنها قهرمان قصه زندگی گلروی مغرور ... ((((ســـــــــــــلام )))) حالت چطوره تنها یاور بی ریای من ؟؟ با این روزگار بی مروت چیکار میکنی ؟؟ تو با لحظه هاش می سازی یا ثانیه هاش تورو به رفتن مجبور...
-
فقط واسه تک ستاره آسمون دلم ...
1382/08/23 16:14
به یاد نگارنده ع ش ق - « می دونستی دنیا بدون تو خالی از بزرگیه ؟» - « می دونستی که قلب عاشق من از جنس صداقت توه » - « چه سخته واسم از تو نوشتن مثل اینه که بخواهم روی یه تیکه کاغذ کوچولو با مداد رنگی کم رنگ یه آسمون پر ستاره محبت بکشم ... » ((((((( همه فکرو ذکرم شده تو و عشق آسمونیمون ... ))))))) - « کی لبامون با هم...
-
من بدون تو بسی دلتنگم ...
1382/08/21 11:33
به یاد نگارنده ع ش ق مهربونترین هم پرواز من سلام ... امروز اومدم باهات دردودل کنم مثل اون روزا که پیشم بودی، به حرفام گوش می کردی و واسه دلتنگیام بهترین مرهم بودی ... حالا هم هستی اما خیلی دیر به دیر سراغ تنگ تنهاییام میایی می دونم گرفتاری اما میترسم یه وقتی بیایی که ماهیاش مرده باشن و ... یادت میاد اون روزا رو ،دقیقه...
-
پایان راه فقط با تـــــــو ...
1382/08/17 10:23
به یاد نگارنده ع ش ق بوی یاس همه اتاقمو پر کرده ... احساس می کنم می خواد حضور تورو بهم نوید بده آخه اون دفعه هم که اومدی اتاقم بوی یاس میداد ... حس عجیبی آمیخته با هیجان همه وجودمو پر کرده ... خیلی خوشحالم ... یادت میاد بهم می گفتی آری آغاز دوست داشتن است و من دیگر به پایان را نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست اما...
-
تو می آیی... من به این معجزه ایمان دارم ...
1382/08/14 18:30
به یاد نگارنده ع ش ق به شقایق سوگند که تو برخواهی گشت من به این معجزه ایمان دارم ... باغبان دلشاد کنج ایوان زمزمه کنان می گوید: " منتظر باید بود تا زمستان برود، غنچه ها گل بکنند ... " دیرگاهیست که من روزنه را یافته ام به امید رویش لحظه سبز دیدار بذر بودنت را در دلم کاشته ام ... با خودم می گویم : " نکند بی خبر از راه...
-
یـــــــادواره
1382/08/12 18:00
به یاد نگارنده ع ش ق یاد باد اقیانوس مواج و پرتلاطم دنیای قصه ... یاد باد شقایق مخملین عاشق و صادق دنیای غصه ... یاد باد لحظه های تنهایی پیچک پریشان دنیای چشمه ... یاد باد لبخند آسمانی نیلوفر مهربان دنیای سورمه گون ترمه ... یاد باد یار بی دریغ شبهای عاطفه در شباهنگ بی صدای دنیای عشوه ... یاد باد سبد نقره فام خاطرات...
-
ســــــلام
1382/08/12 10:28
به یاد نگارنده ع ش ق سلام به آفتاب و روشنی ... سلام به سپیده روشن زندگی ... به زندگی و حرات سرشار از مهربانی ... به شمعدانی کنار باغچه عشق که همیشه در رویای بهار زنده است ... به کوچه سرسبز انتظار پروانه ... به دنیای صداقت شقایق ... و به تو که سلامت همیشه بوی عاطفه و عشق بهمراه دارد ... مهربانا سلام ... ســـــــلام بر...
-
دعـــــــا
1382/08/11 20:55
به یاد نگارنده ع ش ق با همین واژههای معمولی با خــــدا حرف میزنم هر شب گرچه آن سوی آسمان برپاست، شب شعر ستارهها در شب حرفهایم گرچه تکراریست، جملههایم گرچه بی معناست تا زمانی که با خدا هستم، اسم هر گفت وگوی ساده، دعاست
-
دخترک آینه
1382/08/10 11:52
به یاد نگارنده ع ش ق متعجب روبروی آینه ایستاده بود و به چهره دختر توی آینه نگاه می کرد،دختری ناراحت و اخمو با صورتی غبارآلود ... باورش نمی شد همین دختر انعکاس چهره خودش توی آینه باشه آخه هیچ وقت خودشو اینجوری ندیده بود ... تا اونجایی که یادش میومد همیشه دختری شاد بود و خندون ، البته با یه ریزه شطینت که شرایط سنیش...
-
من و دلتنگیام واسه تو ...
1382/08/08 09:39
به یاد نگارنده ع ش ق بهترین مهربون دنیا سلام حالت چطوره ؟ خوبی ؟ بدون من خوش می گذره ؟ دیگه سراغی از گلک نمی گیری !!!! یکی از راه می رسه اون که با ع ش ق آشناست ... برای تنهاییام هدیه دست خداست ... دلیل من بودن من ، لحظه رسیدنش ... آشنای من بیا دل من تاب نداره ... چشم من از انتظار روز و شب خواب نداره ... می دونی خیلی...
-
آخه به توام میگن خدا ؟؟؟؟؟؟؟
1382/08/06 18:01
به یاد نگارنده ع ش ق من که همه فکر و حواس تویی ... اونی که یه عمریه میخواستم تویی ... من که همه دارو ندارم تویی ... اونی که میخوام تنهام نذارم تویی ... رقص خاطره در پیشگاه ملکوتی حضور ... من و اشک و حسرت دوباره دیدار ... جولان دلتنگی در کویر خسته بی کسیهای گلک تنها ... بوسه طلایی مرجانک دریایی برای دلداریهای عاشقی تن...
-
درهمکده !!!
1382/08/06 12:44
به یاد نگارنده ع ش ق این روزا عجیب سر درگم شدم ... خودمم نمیدونم جدی جدی چمه ... مثل یه کلاف نخ مدام دارم دور خودم تاب می خورم ... دیشب تا صبح بیدار بودم ، هرچی سعی کردم که بخوابم نتونستم ... توی تمام اون لحظه ها با خدا ... دیشب همه جا سکوت مطلق بود ... حتی شب هم نفس نمی کشید ... دریا مرده بود ... و من ... راستی چرا...
-
هل من ناصر ینصرونی ؟؟؟
1382/08/05 20:38
به یاد نگارنده ع ش ق نمیدونم چرا اینقدر مضطربم ؟؟ دلشوره داره خودمو توی خودم می جوه ... وای دارم خفه میشم ... خدا جون کمک ... بخدا اصطراب داره مثل موریانه همه تنمو می خوره ... بـــــدون دلیــــــل ... دست و پام شده عینهو یه تکه یخ ... از خودمم می ترسم ... من می ترسم ... خداجونم هستی ... تورو به بزرگیت قسم می دم پیشم...
-
نوای دل
1382/08/05 11:04
به یاد نگارنده ع ش ق دوست دارم مانند آهویی در کوچه باغهای نگاهت خرامان راه بروم یا که با لحن آشنای صدایت معصومانه به خوابی ابدی فرو روم ... دوست دارم دست در دست تو مشتاقانه به نوای دلنشین عاشقانه هایت دل گوش فرا داده و به ابدیتی بی پایان سفر کنم ... دوست دارم از پاکی و نجابتت پرهایی برای پرواز به سرزمین باهم بودن...
-
تقدیم به او که زندگیم فقط در او معنا پیدا می کند ...
1382/08/01 14:57
به یاد نگارنده ع ش ق مهربون قشنگ من سلام حالت چطوره ؟ خوبی ؟ بدون من با لحظه هات چیکار می کنی ؟ چطوری ثانیه هات جاشونو به همدیگه میدن ؟ منم خوبم ، ممنون ... لحظه هام هم بدون تو به کندی میگذره ... این عقربه های ساعت شنی روی دیوار یا خواب موندن یا این که خیلی داره بهشون خوش میگذره که اینطور سلانه سلانه جاشونو به همدیگه...