فرانچسکوی عزیز ،
با سلام
و
هزاران هزار دلتنگی فراوان
برای ضعیف ترین ماده گربه ی زیر شیروانی
عزیز دلم ! حال پدر خوب ِ خوب است و ملالی نیست جز خمیازه ای بی گاه وسط تاریخ های گم شده ی تقویم . خودت چگونه ای ؟! روزها بر وفق مرادست یا مراد تو بر وفق زمین می چرخد ! یادت که هست آن روزی را که باران داشت از سر و کله مان می ریخت پایین و سگ ها به هوای نان و نوایی تازه ، دورمان وق می زدند و چکمه های تو بود که لیس می خورد از فقر . چقدر تو گریه کردی از ترس ، آن روز و من حسابی به حساب های ناحساب تو ، خندیدم تا دل درد گرفتم و دلم برات نسوخت هیچ . انگار توی دلم قند ، آب می کردند از ذوق . دیدی ! یک دفعه هم تو به جای من میان باران بدجوری کپ کردی و قهقه ی شیطانی من ، خوشیت را ازت گرفت . فکر این جاش را نکرده بودی ! خیال کردی همیشه ، پاپی های خانه ی اُلیور ، خرگوشک های دست آموز نیروانا را دوره می کنند اما زیبای ملوس .. این را هیچ وقت فراموش مکن که سگ ها کارشان وق زدن دور لقمه های چرب و چیلی بوده و هست . راستی تا از یادم نرفته ، حوالی کریسمس منتظر باش پاپا نوئل ، توی کفش های اسکیتت ، شکلات ولتناین بگذارد و تو کادوهای کریسمس را روز هالووین باز کن . می بوسمت . به امید دیدار .
۲/۵/۲۰۰۶
پ.ن :
من می گفتم
شب عشق با این سیاهی
نداره ترسی برام وقتی تو ماهی
تو می گفتی
آره من ماهم ولی
تو اومدی آسمونت رو اشتباهی
دوست داری پولدار بشی؟ هر کلیک 80 ریال!
...
اینم بمونه ...........
خیلی قشنگ بود .مخصوصا پ.ن
سلام عاشق قدیمی... مدتهاست که بهم سر نزدی... امیدوارم همه چیز روبراه باشه... راستی، هیچ وقت بهم نگفتی آیدی میخواستی که بهم چی بگی؟...دلشاد باشی و عاشق...
و باز من آمده ام و باز خسته از فاصله ها
هدا تو میدونی چرا سهم منم از عشق فقط غصه خوردن شده؟ چرا عشقم وقتی که واسش کم نزاشتم ولم می کنه؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟ به خدا این سهم من نیست. چرا اون باید عوض بشه ؟
خیلی قشنگ بود .به ما هم سر بزن.