به یاد نگارنده ع ش ق
دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار
تو این سکوت
چه بی صدا نفس نفس
از این نامهربونی روزگار ، دارم از غصه می میرم
رفیق روز تنهایی ، یه روز دستاتو میگیرم
تو این شب گریه می تونی پناه هق هقم باشی
ای همزاد همخونه چی میشه واسه همیشه کنارم باشی
دوباره من
دوباره تو
دوباره عشق
دوباره ما
دو همنفس
دو همزبون
دو همسفر
دو همصدا
تو ای پایان تنهایی ، پناه آخر من باش
تو این شب مرگی پاییز ، بهار باور من باش
بذار با مشرق چشمات ، شبم روشن ترین باشه
می خوام آیینه ی خونه با چشمات هم نشین باشه
دارم توی تب میسوزم ... چشام از زور گریه باز نمیشن ... دستامو از بس به صورتم محکم فشار دادم تا صدای گریم نپیچه حتی نای تایپ کردن هم ندارن اما چیکار کنم
که اگه حرفای دلمو اینجا هم نگم از غصه دق می کنم ... از دیشب تا حالا فقط جلوی پنجره اتاقم میخکوب شدمو زل زدم به دریا ... همش با خودم زمزمه می کنم
(((( لعنت به این روزگار بی معرفت، لعنت به این تقدیر شوم ))))
(((( لعنت به هرچی که ما آدما به حکم صلاح میخوایم به خودمون تحمیل کنیم ))))
آخه به توهم میگن خدا ؟؟ این بود عدل و انصاف و حکمتت ؟؟ اینجوری بهم برش میگردونی اینجوری ؟؟ نتیجه همه التماسام این بود ؟؟ نتیجه همه دعاهام همین
بود ؟؟ میخوای ازم جداش کنی ؟؟ هان ؟؟ میشنوی ؟؟ می بینی ؟؟ اینه حکمتت
آره ؟؟ میخوای ازم بگیریش ببریش پیش خودت ؟؟ تو که انقدر خودخواه نبودی ؟؟ بودی ؟؟ مگه نمیگی از تو حرکت از من برکت ؟؟ اینه معنیش ؟؟ اینه آره ؟؟ پس
من چی ؟؟ من چی میشم ؟؟ هان ؟؟ من چی میشم ؟؟ من که فقط به عشق با
هم بودنمون لحظه لحظه زندگیمو بهت التماس کردم ؟؟ پس التماسای من چی
میشه ؟؟ پس اون با یه عالمه آرزو چی میشه ؟؟ اینه مصلحتت ؟؟ اسمه این گذاشتی مصلحت ؟؟ یعنی خدای عادلو حکیم تویی ؟؟ نه باور نمی کنم ... باورم
نمیشه همه اینا خوابه ... همش واسه امتحان منه ... میخوای صبر و تحمل منو بسنجی ... آخه چرا اینقدر سخت می خوای امتحانم کنی ؟؟ پس چرا ساکتی ؟؟
چرا جوابمو نمیدی ؟؟ تو که همه بنده هات رو محاکمه می کنی از محاکمه خودت
میترسی و سکوت می کنی هان ؟؟ آخه یه چیزی بگو، یه حرفی بزن ... بگو اینا
همش یه امتحان واسه آزمایش صبر منه ... بگو اون واسه همیشه پیش من میمونه
... بگو تنهام نمیذاره ... بگو نمی خوای از من بگیریش ... بگو دیگـــــــــه ...
دیگه حالم از این التماسای بی جواب به تو که اسم خودتو خدا گذاشتی بهم میخوره
میگی عادلی پس عدلت کجاست ؟؟ میگی منصفی پس کو انصافت ؟؟ میگی حکیمی
پس کجاست حکمتت ؟؟ کــــــــــو ؟؟ کجاســــت ؟؟ بگو دیگـــــــه ؟؟
و ای بهترین، پاکترین و با ارزش ترین دارایی من توی این روزگار روباه صفت و مکار
اگه با هم بودنمون فقط یه لحظه باشه، حتی اگه یک نفس هم باشه من تا آخرین لحظش هستم اینو ثابت می کنم . تقدیر هرچی باشه مهم نیست، من تقدیرو عوض می کنم، من به خاطر داشتن تو با همه دنیا می جنگم برام هیچ چیز دیگه ای هم مهم نیست تنها چیزی که برام مهمه برام
((((( تویــــــــــــی ، تــــــو )))))
خودتم اینو خوب میدونی پس سعی نکن منو از راهی که اومدم منصرف کنی چون می دونی منصرف نمی شم چون تو خودت منو خوب می شناسی میدونی که من چقدر لجبازم پس با این حرفا من قانع نمی شم .
(((((من زندگیو بدون تو نمـــــی خوام ... نمــــــی خوام ... نمــــی خوام )))))
(((((زندگی بدون تو برام قشنگ نیســت ... نیسـت ... نیسـت ... نیست )))))
اگه خدا می خواد به اسم صلاح و تقدیر و این حرفایی که حالم از شنیدنشون بهم
می خوره تورو از من بگیره پس باید منو هم بگیره چون من زندگیو بدون تو نمی خوام
دیشب به خدا هم گفتم به تو هم میگم خوب گوش کن اگه خدا بخواد تورو ازم بگیره
منم پا میذارم روی همه اعتقادای که تا حالا به خودش و فرستاده هاش داشتم ...
میشم بی دین ، کافر ... حتی واسه کوچکترین چیز هم ازش کمک نمی گیرم ...
دیگه تا آخر دنیا هم درخونه شو نمی زنم ... دیگه از یاد می برم خدایی هست که
بقیه اونو به مهربونی و انصاف می شناسن ...
فقط یه خواهش ازت دارم و اونم اینه که به خاطر من، دختری که تک تک لحظه هاشو باعطر یاد و خاطره تو خوشبو کرده، دختری که تو براش مظهر عشق و مهربونی بودی، دختری که تو بهش یاد دادی زندگیو قشنگ ببینه، دختری که از تو
یاد گرفت باید همیشه انسان بمونه، باید به همه کمک کنه، باید خوب و از خودگذشته باشه مقاوم باش و مقاومت کن ... بمون و منو تنها نذار ... خواهش می کنم بمون ...
و بدون که من همیشه دوستت دارم
همیشه همیشه دوستت دارم
بهت قول میدم همیشه کنارت بمونم
فقط تو بمون و مقاومت کن
گلروی عاشق تو
سلام دوست من .. خوبی عزیز؟ .. یادت نره برو قالب جدید رو ببین .. شاد باشی
گلرو جان منم یه مدتیه که به عدل خدا شک کردم ... نمیدونم راسته یانه ؟!
میدونی که عدل جزو اصول دین نیست ؟
نمیدونم چی بگم؟؟؟
خیلی دلم گرفت
فقط میخوام که همیشه پیشت بمونه و همیشه باهاش خوشبخت بشی... اگه لازم بود چند تا نفس منو هم به نفسهای مسافرت اظافه کن که این داداشت شاید اینجا به درد بخوره!
گلرو جون تو بمون اونم محکم وایمیسه مطمئنم .مگه اینکه مث لوسی خیلی یه دنده باشه
سلام
بازهم تنهایم
ومیان این همه تنهائی فکری از جاده درسر دارم
جادهائی که پر ازآبادی ست
جادهائی که پر ازآزادی ست
جادهائی که تهی ست هرشب ان از غصه
جادهائی که تهی ست هرشب ان از تشویش
که رسانم دل خودرا به آن جاده ای دور
ومیان آن همه پاکی احساس قشنگ
بدهم من دل خود را به دستی صادق
که بداند قدرش
که بفهمددردش
و به امیدی که تمام عالم
پرشه ازجادهائی که پرازآبادیست تا
نبینیم دلی افسرده که
رودسوی دیاری تاریک؟..؟