تو می دمی و آفتاب می شود ..

نظرات 7 + ارسال نظر
اینبار بدون نام ! 1388/06/08 ساعت 01:05 ق.ظ

دلم می سوزه ... دلم می سوزه هم برا تو و هم برا خودم که چه راحت باهمون بازی می شه !!! هر وقت دلشون خواست می رن هر وقتم که جایی رو پیدا نکردن باز بر می گردن و می دونن که جاشون محفوظه ! ما چه راحت در دسترسیم !!!
( اگه حرفم تلخ بود منو ببخش ولی خوب همیشه حقیقت تلخه و این ماییم که خودمونو بازی می دیم . راضی می کنیم و اشتبهات دیگران رو موّجه !!! حتما می دونی که من کیم ... پس اینبار اسم و آدرسمو نمی نویسم !! )
......................................
دل که می بازیم همه چیز از نو شروع می شود
از روزهای ساده با هم بودن
از بلوغ یک نگاه
تا حسرت تلاقی خطوط موازی
دل که می بازیم همه چیز از نو شروع می شود
از خواب بی ستاره
از طلوع بی آفتاب
از من و تو
از ما
تا وجود حرف های ربط
بی اینکه درگیر نان و نیاز باشیم
مثل یک رویا ....

آره راست میگی - حق با تواه ! راستی ماه رمضون مبارک ..

نوید 1388/06/09 ساعت 12:38 ق.ظ

سلام دوست عزیز ، یک درخواست دارم لطفا انجام بدین . در یکی از پست های شما ، در تاریخ 1386/11/02 ساعت 11:52 PM
2 بهمن ماه سال 86 من یک نظر دادم که می خوام درخواست کنم نظر بنده رو پاک کنید . به دلیل اینکه ایمیل خودم رو در اون نظر نوشتم و در حالی که اون ایمیل الان دست خودم نیست و خواهش می کنم این کار رو انجام بدین . چون با نوشتن آون ایمیل و یا وبلاگ من در گوگل اولین گزینه ای که پیدا میشود اون صفحه ی نظرات هست . لطف کنین این کار رو انجام بدین می دونم چیزی جز زحمت برای شما نیست اما تقاضا دارم این یک کار رو برای بنده انجام بدین

انجام شد

۱ 1388/06/16 ساعت 12:17 ق.ظ

بهم خرده نگیر که رفتنم بی دلیل نیست.
ولی همیشه دلم با هوای اینجا و این نوشته ها لبریزه.
این چند وقته که اینجا نبودم رفته بودم خونه ی دومم
بهتره بگم برده بودنم خونه ی دومم
این حرف برات آشنا نیست؟
گاهی وقتا آدما مجبورن جائی برن که دوسش ندارن
مجبورن جائی باشن که بجز اشک و درد و تنهائی هیچی واسشون نداره.
می دونم این جمله که می خوام بگم خیلی تکراریه
اما واسه من پر از معناست
معناهائی که با تمام وجودم نه تنها درکشون کردم بلکه لمسشون می کنم
و اون اینه که من تنهام
تنهای تنها
ولی تو نمی ذاری تنها باشم
تو با بودن و نوشتنت همیشه کنارمی
حتی اگه خودت نخوای
نگی که برات سخته کنار کسی باشی که نمیشناسیش
چون تو ناخواسته داری مهربونی می کنی
فقط یه خواسته ی بزرگ ازت دارم که
بازم بنویس
بنویس بنویس بنویس
ازت ممنونم.به خاطر همه چی
باشه؟

sosa 1388/06/26 ساعت 05:12 ب.ظ

سلام دوست قدیمی...
خوبی؟؟؟
مثینکه هیچ وقت حال و هوات عوض نمیشه...
چند سال گذشته ولی هنوز...
می دونم فراموشش نمیکنی هیچوقت...
فدات
زنده باشی

۱ 1388/06/28 ساعت 05:57 ق.ظ

پس تو کی می دمی تا آفتاب بشه؟

سینا 1388/06/28 ساعت 03:20 ب.ظ http://ermes3.blogsky.com

تو خواهی آمد و باغم شکوفه خواهد داد !
و آسمان سیاهم ستاره خواهد زاد !

sosa 1388/07/12 ساعت 07:43 ب.ظ

همیشه شما بازنده نیستین...
هر کی مهربون تره بازنده اس...
هر کی پاک تره بازنده اس...
شایدم اون بازنده اصلی باشه که رفته...
ولی خورد شدنش که با ماست و کی باید جواب بده...
واییییییییییییییییییییییی دلم
فدات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد