برای تویی که .. ..

آدم ها می آیند ،
نمی مانند و می روند ..
همه مان آدمیم ،
یکی آدم و دیگری آدم تر ، اما ،
در تمامی مان بُن آدمیت هست و
تَرش گاهی هست ، گاهی هم نیست .
همه مان کوچکیم ،
یکی کوچک و دیگری کوچک تر ، اما ،
در تمامی مان بُن کوچکی هست و
تَرش گاهی هست ، گاهی هم نیست .
همه مان ناصبوریم ،
یکی ناصبور و دیگری ناصبورتر ، اما ،
در تمامی مان بُن ناصبوریت هست و
تَرش گاهی هست ، گاهی هم نیست .
همه مان عاشقیم ،
یکی عاشق و دیگری عاشق تر ، اما ،
در تمامی مان بُن عاشقیت هست و
تَرش گاهی هست ، گاهی هم نیست .
با این احوال ..
من ،
" آدم " ی که تَر ندارد ..
" کوچک " ی که تَر داشته ، همیشه ..
" ناصبور " ی که ، تنها ، دلش به تَر بودنش خوش است وُ 
" عاشق " ی که به تَر ِ نداشته اش می بالد ، هر جا .
از قربانی شدن ،
از محبت کردن و پذیرفتن ،
از مطیع و مومن بودن ،
از پاک و پرهیزکار بودن ،
از رول خوب قصه بودن و لبخندهای الکی ،
از برنده ی مظلوم بودن ،
از ملاحظه ی این و آن را کردن ،
از در خود شکستن برای همه ،
از چشم چشم کردن به دیگران ،
از خودخواهی بقیه ،
خسته شده است .
مگر یک آدم بی تَر ِ ناصبور ،
کوچکیش چقدر اجازه می دهد که
عشق بورزد و چشم چشم بگوید و سکوت کند
، تنها ،
به خاطر اینکه رول فرشته ی داستان باشد و
همه تحسینش کنند و
آرام بگیرند و آب توی دلشان تکان نخورد .
خسته شده ام ،
از خودم ،
از خودت ،
از حالایم ،
از دیروزم .
دوستم داری ،
عاشقم هستی ،
زندگی بی من یعنی جهنم ، برات
اما من خسته ام .
خسته شده ام
از بس به نام عشق ،
باید نگذارم آب توی دلت تکان بخورد .
از بس نباید بگذارم تو حس کنی چیزی کم داری .
من ،
آدمی بی تَر ،
با کوچک ترین قلب ،
با بزرگترین عیوب خداوندی که
برای راه پیدا کردن به دلش
باید کوچک و کوچکتر شوی ، هی ،
خسته شده ام .
خسته که نه ،
راستش را بخواهی کم آورده ام .
رفته ام سفر ،
تو فکر کن برای خوشگذارانی ،
من فکر می کنم برای فرار از افکار خورنده ،
مهمانی رفته ام  ،
تو فکر کن برای این که جز مهمانی رفتن و
مهمانی دادن دغدغه ای ندارم و
من فکر می کنم خنده های الکی چه زجری دارد
میان این همه بی خبر .
رفته ام جشن تولد فلان نوه ی خاله ی مامان
تو فکر کن برای این که
فخر آخرین مدل لباس شب و رژ لب ماکس فاکتور سِت شده با
کفش زارآم را بفروشم وُ
من فکر می کنم آخرش که چه ؟!
من کجام وُ تو کجایی .
دنیای من کجاست وُ تو چه در من یافته ای .
دلم نمی خواست نامه ی آخر ، اینجا ،
با این همه خسته گی ،
دل گرفتگی و پژمردگی باشد اما
دیگر نمی توانم .
لبریز شده ام از جدل و
توانایی تحملش از عهده ام خارج است .
خواهش می کنم تمامش کن ،
عشقت را به کسی بده که
آنقدر عشق بدهد بهت و محبتش سر ریز باشد که
یادت برود کوچکی قلبم را .
جواب این نامه هم باشد پیش خودت .
نه ایمیل ،
نه وبلاگ ،
نه اینترنت و
نه تلفن .
همه شان تا مدتی تعطیل اند .
تو هم ،
برو دنبال سرنوشتی که انتظارت را می کشد .
با کسانی که
هم آدم باشند ، هم تَر داشته باشند .
هم کوچک باشند ، هم تَرشان افتاده باشد .
هم ناصبور باشند ، هم تَری به یدک نکشند وُ
هم عاشق باشند ، هم تنها افتخارشان تَر آخر ِ آخرشان باشد .

با احترام فراوان * هدا * 

نظرات 13 + ارسال نظر
دومان 1385/05/27 ساعت 03:47 ب.ظ http://chashmanash.blogfa.com

حالا چشمانش زیبا«تر» می شوند وقتی فکر می کنم
که می توانم بیش «تر» دوستش داشته باشم
حتی بیش «تر» از هر «تر» ی

نیمرخ 1385/05/28 ساعت 11:58 ب.ظ http://maa2nafar.persianblog.com/

دیوار زنوان من اکنون
در پیش سیل حادثه سدی شد
اینسوی زنوان من اما
سیلی ست سهمناک ،
این لحظه لحظه های ملال آور
ترجیح بند یک نفس اضطرابهاست.
افسانه ایست آغاز
انجام ، قصه ای !
اینجا نگاه کن که نه آغازی
اینجا نگاه کن که نه انجامیست !
....................................
سلام خانمی ، برات بهترین ها رو آرزو می کنم ..... چیزی دیگه نمی تونم بگم !......

نمی دونم چی بگم...چقدر این روزا عین این اتفاق میافته دور و برم و برای دوستام...آخرینشون احسان و حالا شما...

روشینا 1385/05/29 ساعت 11:58 ب.ظ http://teytakh.blogfa.com/

سلام نازنینم /از هر تری که به نوعی نسبیت میاره زیاد خوشم نمیاد/انگاری مطلق بودن رو زیر سوال می بره / یه جوری بانی و باعث شک و تردید می شه /اما یه تری رو خیلی دوست دارم :این که تر بشی از حس روون /از اشکای نیومده / از بارونی که هر کسی رو خیس نمی کنه ...تر باشی عزیز همیشه از لطف خدا/آمین

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟....

یه دوست 1385/05/30 ساعت 10:20 ق.ظ http://www.rojan127.blogfa.com

سلام
فقط می تونم بهتون بگم کارتون محشره
خسته نباشید

نوید 1385/05/30 ساعت 01:13 ب.ظ http://love-4-love.blogfa.com

خیلی قشنگ بود
موفق باشی

حمید 1385/06/01 ساعت 01:51 ب.ظ

سلام
باید حدس می زدم که شما نمیتونی هدا باشی.هدا هیچی نداره . هیچی بدون هیچ پیشوند و پسوند.

مرجان 1385/06/04 ساعت 02:59 ب.ظ http://2gether4ever.persianblog.com

سلام هدا جان من هم خیلی دلم می خواد باهات حرف بزنم !‌ولی هیچ خبری ازت نیست ! نمیدونم چی شده ولی فکر می کنم که ازش دل کندی !‌.... اگه دوست داری باهام حرف بزنی میلم رو که داری من هم که سراپا گوش منتظرم !

زئوس 1385/06/04 ساعت 03:16 ب.ظ

سلام هدای عزیز ...
مدتی بودم و فکر میکنم که خیلی دیر شد تبریک تولدت ...
اما می خوام بگم :
تولدت مبارک دوست عزیز ...
-----
چرا اینقدر تو به من یا من به تو نزدیکی یا نزدیکم ؟
چرا احساسمان یکی است؟
چرا؟ با این از دو جنسیم و کیلومترها دور از هم؟
اما قربانی « تر » دارد و من « تر » آن را حس کرده ام ...
و هجرت ...
من هم خسته ام و این هم باز از نوع « تر » اش است ...
اما عاشقی ام دیگر « تر » ندارد ...
و این نامه ات چرا « تر » داشت اینقدر ؟
ولی « تر » اش از نوع زیبا« تر » بود نسبت همه نوشته هایی که خوانده ام ...
اگه با رویا تماس گرفتی ؛ سلامم را برسان و بگو « شاد » باشی ...

با احترام « زئوس » بی وبلاگ و بی ایمیل و ...

[ بدون نام ] 1385/06/04 ساعت 07:27 ب.ظ

با من قهری
خیلی بدم نه
هدا من نمی تونم دیگه

پسرک تنها 1385/06/10 ساعت 07:09 ب.ظ http://asemanesaf.tk

...

یادمه قبلاْ برای شروع مینوشتی به نام ع ش ق

شاهزاده 1385/06/17 ساعت 10:44 ب.ظ

دلم عجیب هوای نوشتن دارد
ولی انگشتانم با من نا مهربانند
اما همین که دلم برای غرور زیبای تو تنگ شد
دیگر مرهمی بجر تکاندن درد خود بر این کاغذ بی خط ندیدم
هنوز هم همین نگارش زیبای توست که این چنین بر پیکره احساس من چنگ می زند
نمی دانم چه در دلت می گذرد
دلم می خواهد بدانم
اما من دیگر آن شاهزاده ی پر غرور و لبخند به لب نیستم
که برای چشمان اشک باری آرامشی بیابم
و یا برای زخم دلی مرهمی

از خودت بگو
از دنیای شلوغ اطرافت
از فریاد سکوتت بگو
از آنچه برایت زندگی می خواهد و هیچ نمی دهد
نه
نگو که می گذرد
این را همه می دانیم
من هم می گذرانم
این را تو هم می دانی
پس بجنگ با آنچه که نمی دانی چگونه تو را به اینجا کشانده
می خواستم از عشق با تو سخن بگویم
آری از عشق
از غم
از گناااااه ه ه
از زخم
از انتظاااار
و
از اشک
اما رخصتی می طلبد
و برده ی زمان

هر انسان لیاقت آن را ندارد که به اهدافش برسد
اما لیاقتش را دارد که تو را به اهدافت برساند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد