او بر تمام این همه می لغزید و
قلب بی نهایت او اوج می گرفت ،
گویی که حس سبز درختان بود و
چشم هایش تا ابدیت ادامه داشت .

نظرات 5 + ارسال نظر
پسرک تنها 1384/08/17 ساعت 04:56 ب.ظ http://asemanesaf.tk

....

پیام 1384/08/18 ساعت 10:16 ق.ظ http://payamsoleyman.persianblog.com

سلام. وبلاگ خوشگلی داری. از نوع دسته‌بندیتم خوشم اومد. به من هم سر بزن. شادباشی و عاشق

سارا 1384/08/18 ساعت 03:27 ب.ظ

وبلاگ زیبایی دارید موفق باشید دوست عزیز

شاهزاده 1384/08/18 ساعت 10:35 ب.ظ

برای گفتن همیشه وقت هست
اما باید گفت
بگو...
...

هانا 1384/08/19 ساعت 09:25 ب.ظ

به نام خدا..........سلام عاشققققققققققققققققق بزرگ.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد